آغوز

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۷ مطلب با موضوع «الشیخ حسین الصالح» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰



:beginner:نتیجه و اثر نافهمی و عدم تفقّه در دین :
شقاوت ابدی :fire::fire:

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید :

:book: وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ

:books: سوره اعراف : 179


:closed_book: ترجمه : به یقین، گروه بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم آنها دلها [عقلها] یى دارند که با آن (تفقّه و فهم نمى کنند، و) نمى فهمند و چشمانى که با آن نمى ‏بینند و گوشهایى که با آن نمى ‏شنوند آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند (چرا که با داشتن همه ‏گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند)

:beginner: نتیجه ی عدم تفقّه در دین : گمراهی و ضلالت :new_moon_with_face::new_moon_with_face:

امام صادق علیه السلام به یکی از اصحابشان به نام بشیر دهّان فرمودند :

لَا خَیْرَ فِیمَنْ لَا یَتَفَقَّهُ مِنْ أَصْحَابِنَا یَا بَشِیرُ إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ إِذَا لَمْ یَسْتَغْنِ بِفِقْهِهِ احْتَاجَ إِلَیْهِمْ فَإِذَا احْتَاجَ إِلَیْهِمْ أَدْخَلُوهُ فِی بَابِ ضَلَالَتِهِمْ وَ هُوَ لَا یَعْلَمُ

:books: کافی ج 1 ص 33


:green_book: ترجمه : ای بشیر! هیچ خیری در آن دسته از یاران و اصحاب من که تفقّه در دین نمی کنند و فهم عمیق و بصیرت در دین نداند، نیست.
اگر شخصی دین خود را از منبع صحیح ( قرآن و عترت ) نیاموزد و دین فهم نشود، به دیگران ( غیر اهل بیت علیهم السلام ) محتاج می شود و آنها هم او را گمراه می کنند و از راه هدایت منحرفشان می سازند بدون اینکه خود او بفهمد.


:diamond_shape_with_a_dot_inside: تفقّه در دین به چه معناست :question::question:


فقه به معنای فهم عمیق است وتفقّه هم از باب تفعّل است که معمولاً باب در باب تفعّل معنای تکلّف وجود دارد، یعنی انسان خود را به زحمت و مشقّت بیندازد تا فهم عمیقی نسبت به دین پیدا کند که اگر نفقّه در دین حاصل شود، از بسیاری از خطاها و اشتباهات، مصّون می شویم و راه دینداری را اشتباه نمی گیریم.


قلب در قاموس وحى ( آیات و روایات) در معانی گوناگونی استعمال شده است ...


یکی از معانی قلب در استعمالات وحی همان عقل است که به وسیله ى آن تعقل صورت می گیرد، چنانچه خداوند متعال در سوره حج آیه 46 می فرماید :

فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِه ... قلب هایی دارند که به آن تعقل می کنند ...

در این آیه ى شریفه هم که ذکر شد ( سوره اعراف : 179 ) قلب به معنای عقل می باشد، چنانچه در تفسیر قمی از امام باقر علیه السلام روایت شده است :

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِه(ِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها) یَقُولُ طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْهَا فَلَا تَعْقِل‏
یعنی قلب هایی دارند که با آن تعقل نمی کنند و عاقلانه عمل نمی کنند ...

:books:تفسیر قمی ج 1 ص 249




 

  • ۰
  • ۰

 

علوم با توجه به موضوع آن علم و اهداف و نتایجی که بر آن علم بار می شود ، ارزش گذاری می شوند ...
لذا علم طب و پزشکی که موضوعش بدن انسان است و هدفش تأمین سلامت انسان و علاج بیماری های اوست ، با ارزشتر از علم گیاه شناسی می باشد ( هم از جهت موضوع و هم از جهت نتایج و آثار )


در میان علوم مختلف، برخی از علوم هستند که با روح انسان مرتبط هستند و در تعالی و رشد و ترقی روح آدمی دخالت دارند و سرنوشت انسان را در هر دو جهان رقم می زنند و از آن جهت که سعادت ابدی انسان را تضمین می کنند دارای اهمیت والاتری هستند.

لذا افضل علوم و معارف شناخت خداوند متعال است که هم از نظر موضوع علم و هم از نظر آثار و نتایج بر همه ى معارف برتری دارد و پایه و اساس زندگی دنیوی و اخروی انسان است.

در روایتی رسول اکرم صلى الله علیه و آله علوم ضروری و واجب را که بر هر فردی واجب است آنرا بیاموزد بیان فرموده اند :

ِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَسْجِدَ فَإِذَا جَمَاعَةٌ قَدْ أَطَافُوا بِرَجُلٍ فَقَالَ مَا هَذَا فَقِیلَ عَلَّامَةٌ فَقَالَ وَ مَا الْعَلَّامَةُ فَقَالُوا لَهُ أَعْلَمُ النَّاسِ بِأَنْسَابِ الْعَرَبِ وَ وَقَائِعِهَا وَ أَیَّامِ الْجَاهِلِیَّةِ وَ الْأَشْعَارِ الْعَرَبِیَّةِ قَالَ فَقَالَ النَّبِیُّ ص ذَاکَ عِلْمٌ لَا یَضُرُّ مَنْ جَهِلَهُ وَ لَا یَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ ثُمَّ قَالَ النَّبِیُّ ص إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آیَةٌ مُحْکَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ

:books:کافی ج 1 ص 32

ترجمه : امام هفتم علیه السلام فرمودند : روزی رسول خدا (ص) وارد مسجد شد دید جماعتى گرد مردى را گرفته‏ اند فرمود: چه خبر است گفتند علامه‏ ایست.

فرمود: علامه یعنى چه؟ گفتند: داناترین مردم است بدودمان عرب و حوادث ایشان و بروزگار جاهلیت و أشعار عربى.

پیغمبر فرمود: اینها دانستنی هایی است که اگر کسی نداند ضرری به او نمی رسد و اگر بداند سودى به او نبخشد،

سپس فرمود: همانا علم فقط و فقط سه چیز است:
آیه محکم، فریضه عادله، سنت پا برجا، و غیر از اینها فضل است.

آیه محکمه همان اصول عقاید حقّه و باورهایی است (معرفة الله ... معرفة الرسول ... معرفة الامام و ... ) که به زندگی انسان هدف می بخشد و مسیر حیات دنیوی و اخروی او را تبیین می کند.

فریضة عَادِلَةٌ : همان احکام شرعی و وظائفی است که بر هر مسلمانی واجب است وظایف و تکالیف خود را متناسب با باورهایش بداند و مطابق آن عمل کند.

سنت قائمه هم همان اخلاق و آدابی است که تعاملات انسان را با خالقش با خودش و با دیگران تبیین می کند.

 

 

 

  • ۰
  • ۰


:book: قرآن کریم

خداوند متعال در قرآن کریم اهل ایمان را به تفقّه در دین و یادگیری عمیق معارف دینی دعوت می فرماید :

وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُون‏


:books:سوره توبه : 122

:closed_book: ترجمه : و شایسته نیست مؤمنان همگى [براى جهاد] کوچ کنند. پس چرا از هر فرقه‏اى از آنان، دسته‏اى کوچ نمى‏کنند تا [دسته‏اى بمانند و] در دین آگاهى پیدا کنند و قوم خود را- وقتى به سوى آنان بازگشتند بیم دهند- باشد که آنان [از کیفر الهى‏] بترسند.


:ledger:تفسیر آیه :

امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه شریفه فرمودند :

إِنَّمَا أَرَادَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ فَأَمَرَهُمْ أَنْ یَنْفِرُوا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَیَتَعَلَّمُوا ثُمَّ یَرْجِعُوا إِلَى قَوْمِهِمْ فَیُعَلِّمُوهُم‏


:books:وسائل الشیعة ج 27 ص 140

:green_book: ترجمه : مقصود خداوند متعال از این آیه این چنین است : خداوند اهل ایمان را فرمان داده است که به سوی رسول الله صلی الله علیه و آله کوچ کنند و سفر نمایند و معارف دین و احکام خود را از ایشان بیاموزند و سپس به سوی قوم و گروه خود بازگردند و آنچه را آموخته اند، به آنها نیز یاد دهند.


⚜ پاداش کسی که معارف الهی را بیاموزد و به دیگران تعلیم دهد :

امام صادق علیه السلام فرمودند :

مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً

:books:کافی ج 1 ص 35


:blue_book: ترجمه : آنکه برای خدا بیاموزد و به آنچه آموخته است برای خدا عمل کند و به دیگران نیز بیاموزد آنچه را آموخته است، در ملکوت آسمان ها از او به بزرگی و کرامت یاد می کنند و او رابه بزرگی می خوانند.


:small_orange_diamond:

  • ۰
  • ۰

کمال الدین 2

#کمال_الدین۲

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث ما در زمینه کتاب کمال الدین مرحوم شیخ صدوق بود.

در جلسه گذشته چند خطی از مقدمه این کتاب را به خدمت عزیزان عرض کردیم و شرح و توضیح دادیم.

در این مقدمه ابتدا مرحوم شیخ صدوق انگیزه خودشان را از این کتاب و کیفیت شکل گیری و چگونگی نوشتن این کتاب را بیان می کنند.

بحث به اینجا رسید که ایشان فرمودند: پس از آنکه به زیارت علی بن موسی الرضا علیه السلام مشرف شده بودم در حال بازگشت به وطن خودم عبورم به شهر نیشابور افتاد.

چند روزی در این شهر اقامت گزیدم، بزرگ شیعه است در شهری که شهر علما و فقها است وارد شده است و چند روزی اقامت گزیده، ایشان می فرماید که بسیاری از شیعیان، علمای شیعه، بزرگان، مردم عادی به دید و بازدید من می آمدند.

اما نکته مهمی که در این دید و بازدیدها بود این بود که

:small_orange_diamond:( فوجدت اکثر المختلفین إلی من الشیعة قد حیّرتهم الغیبة ) : بسیاری از شیعیانی که به دیدن من می آمدند، از سخنان اینان معلوم می شد که امر غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه ایشان را به حیرت داشته است.

:small_orange_diamond:(و دخلت علیهم فی أمر القائم علیه السلام الشبهة) : و نسبت به امر امام زمانشان در دل و قلبشان شبهاتی وارد شده است.

:small_orange_diamond:(وعدلوا عن طریق التسلیم إلى الآراء والمقائیس) :

از راه راست و صراط مستقیم که همان تسلیم نسبت به اوامر خدا و پیغمبر و امیرالمؤمنین است، تسلیم نسبت به کتاب و عترت خاتم المرسلین است منحرف شده بودند روی به رأی و قیاس و نظرات شخصی خود آورده بودند.

بعد ایشان می فرماید: چنین وضعی را که در جامعه شیعیان مشاهده کردم .
  • ۰
  • ۰

کمال الدین 1

#سلسله_مباحث_مهدویت_کمال الدین1

:small_orange_diamond:شرح کتاب کمال الدین صدوق :one:



:one:شرح حال کوتاهى از نویسنده این کتاب


:two:بیان وظیفه عالمان و دانشمندان شیعه و مسؤولیت سنگین آنها در نشر معارف اهل بیت علیهم السلام

 

١

بسم الله الرحمن الرحیم

بحثی که برای عزیزان در نظر گرفته ام ،شرح کتاب کمال الدین است. کتاب کمال الدین وتمام النعمه اثر گرانقدر مرحوم شیخ صدوق اعلی الله ...... که درباره وجود نازنین امام عصر وغیبت ایشان میباشد.

اما قبل از اینکه وارد شرح وبسط این کتاب شوم ،توضیح مختصری درباره نویسنده این کتاب خدمت دوستان عرض کنم،که نگارنده این کتاب کیست؟

:diamond_shape_with_a_dot_inside: نویسنده کتاب کمال الدین کیست ؟

آن کسی این کتاب را به رشته تحریر در آورده است که محمد بن علی بن بابویه قمّی میخوانندش، مشهور به شیخ صدوق ،درسال سیصد وپنج هجری قمری چشم به جهان گشود .

:beginner:ولادت شیخ صدوق :

اما ولادت مرحوم شیخ صدوق بسیار جالب وشنیدنی است.

مرحوم علامه بزرگوار مجلسی درکتاب شریف بحار الانوار از رجالی بزرگ شیعه نجاشی چنین نقل میکند ماجرا ی ولادت شیخ صدوق را.

نجاشی نقل میکند که پدر شیخ صدوق جناب علی بن حسین بن بابوی قمّی که خود از بزرگان فقها شیعه بوده است،آمد به محضر مقدس حسین بن روح نوبختی ،سفیر سوم امام عصر عجل الله تعالی فرجه سوالاتی را مطرح کرد که این سوالات به دست نگارنده وکاتب او یعنی علی بن جعفربن الاسود درهمان مجلس نوشته شد تا به محضر مقدس امام عصر صلوات الله علیه عرضه شود، تا از طریق سفیر سوم ایشان جناب حسین بن روح نوبختی ،امام عصر صلوات الله علیه به این سوالات پاسخ بگویند.

در بین این سوالاتی که مطرح شد ،جناب علی بن حسین بن بابویه قمی مطلبی را مطرح کردند :

:small_red_triangle:(وَ یَسْأَلُهُ فِیهَا الْوَلَدَ ) :

عرض کردند که خداوند متعال به من اولادی عنایت نکرده است از نعمت فرزند بی بهره هستم از وجود نازنین امام عصر صلوات الله علیه طلب کردند که ایشان دعا فرماید تا خداوند متعال به دعای مستجاب امام زمان عجل الله فرجه ،به پدر شیخ صدوق جناب علی بن حسین بن بابویه فرزندی عنایت کند. وقتی که این سوالات وپرسشها فرستاده شد از ناحیه مقدسه امام عصر جواب این پرسشها آمد،درضمن مطالب نوشته شده بود، حضرت چنین نوشته بودند.

:small_red_triangle:( قَدْ دَعَوْنَا اللَّهَ لَکَ بِذَلِکَ وَ سَتُرْزَقُ وَلَدَیْنِ ذَکَرَیْنِ خَیِّرَیْنِ ) :

علی بن حسین بن بابویه ،ما برای تو دعا کردیم از خداوند متعال طلب کردیم که خدای متعال به تو فرزندی عنایت کند این دعای ما مستجاب شدبه زودی خدا به تو دو فرزند عنایت خواهد کرد، دوپسر ،دو فرزند ذکور عنایت خواهد کرد. ،که اینها اهل خیر هستند.

اهل فقاهت هستند.این دو فرزند،فرزندان با برکتی هستند. که درراه نشر معارف اهل البیت علیهم السلام کوشا خواهند بود.

بعد مرحوم علامه مجلسی ازنجاشی نقل میکند،که فاصله ای نشد از این دعای امام عصر صلوات الله علیه واز صدور این توقیع مقدسه که خداوند دو فرزند به علی بن حسین بن بابویه قمّی عنایت کرد. یکی ابو جعفر علی بن محمدبن حسین قمی که شیخ صدوق باشد. ودیگری ابوعبدالله حسین بن علی بن بابویه قمی که برادر شیخ صدوق میباشد.

:books: بحار الانوار ج 51 ص 306
  • ۰
  • ۰

تفسیر 1

 

 

#تفسیر_1

بسم الرحمن الرحیم رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و أحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی ....


قرار بر این شد که به تفسیر آیاتی از قرآن کریم بپردازیم.

عظمت و شرافت قرآن :

اما قبل از اینکه وارد تفسیر قرآن و معارف قرآنی شویم، لازم است به اینکه توجه داشته باشیم که تفسیر قرآن و تدبر آن و فهم ایات نورانی قرآن کریم چقدر عظمت و فضیلت دارد.

نکته:
دوستان به این نکته توجه دارند که ما در عالم، علوم و دانشهای متعددی داریم که هرکدام از این علوم خصوصیات و ویژگی های خاص خود را دارند و این علوم از یکدیگر متمایز و متفاوت هستند.

امتیاز علوم از یکدیگر به عنوان مثال: علم صرف و نحو، علم منطق، علم فقه، علم عقاید، علم تفسیر قرآن، علم فیزیک ، علم شیمی، علم ریاضیات، علم طب و ... این علوم متعدد از جهات متفاوت و متعددی متمایز هستند.

امتیاز و تمایز هر علمی اولا موضوع آن علم است چون هر علمی تشکیل شده از گزاره ها و قضایایی که جامع بین موضوعات آن قضایا می باشد به عنوان مثال برای اینکه دوستان سخن مرا وجدان کنند و درک کنند.
 
  • ۰
  • ۰

سوال:
معنی کلمه "اقتصاد" درحدیث زیر  چیست؟ آیا به معنی پول و مال و تجارت است؟

 

الْهـَدْیُ الصَّالِحُ وَ السَّمْتُ الصَّالِحُ وَ الِاقْتِصَادُ جُزْءٌ مِنْ خَمْسَةٍ وَ أَرْبَعِینَ جُزْءاً مِنَ النُّبُوَّةِ. . الخصال 1 / 178؛ بحارالانوار 68/343.
​هدایت صالح و جهت صالح و اقتصاد جزئى از چهل و پنج جزء نبوّت است.

 

جواب:

اقتصاد یعنی میانه روی و دوری از افراط و تفریط در همه ى امور

اقتصاد از قصد السبیل میاد یعنی میانه روی و دوری از افراط و تفریط

ارتباطش با نبوت اینه که میانه روی در هر امری اول نیاز به علم لدنی دارة. که انسان در هر لحظه تشخیص بده که چه کاری به دور از افراط و تفریط است جایی که باید غضب کند کجاست و چه مقدار است. جایی که باید محبت کند کجاست و چه مقدار است.

و از طرفی بعد از علم به طریق میانه باید قدرت بر عمل هم داشته باشه و عصمت عملی.

عصمت علمی و عصمت عملی که لازمه اقتصاد و میانه روی در هر امری است جزئی از نبوته.