آغوز

طبقه بندی موضوعی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

کمال الدین 1

#سلسله_مباحث_مهدویت_کمال الدین1

:small_orange_diamond:شرح کتاب کمال الدین صدوق :one:



:one:شرح حال کوتاهى از نویسنده این کتاب


:two:بیان وظیفه عالمان و دانشمندان شیعه و مسؤولیت سنگین آنها در نشر معارف اهل بیت علیهم السلام

 

١

بسم الله الرحمن الرحیم

بحثی که برای عزیزان در نظر گرفته ام ،شرح کتاب کمال الدین است. کتاب کمال الدین وتمام النعمه اثر گرانقدر مرحوم شیخ صدوق اعلی الله ...... که درباره وجود نازنین امام عصر وغیبت ایشان میباشد.

اما قبل از اینکه وارد شرح وبسط این کتاب شوم ،توضیح مختصری درباره نویسنده این کتاب خدمت دوستان عرض کنم،که نگارنده این کتاب کیست؟

:diamond_shape_with_a_dot_inside: نویسنده کتاب کمال الدین کیست ؟

آن کسی این کتاب را به رشته تحریر در آورده است که محمد بن علی بن بابویه قمّی میخوانندش، مشهور به شیخ صدوق ،درسال سیصد وپنج هجری قمری چشم به جهان گشود .

:beginner:ولادت شیخ صدوق :

اما ولادت مرحوم شیخ صدوق بسیار جالب وشنیدنی است.

مرحوم علامه بزرگوار مجلسی درکتاب شریف بحار الانوار از رجالی بزرگ شیعه نجاشی چنین نقل میکند ماجرا ی ولادت شیخ صدوق را.

نجاشی نقل میکند که پدر شیخ صدوق جناب علی بن حسین بن بابوی قمّی که خود از بزرگان فقها شیعه بوده است،آمد به محضر مقدس حسین بن روح نوبختی ،سفیر سوم امام عصر عجل الله تعالی فرجه سوالاتی را مطرح کرد که این سوالات به دست نگارنده وکاتب او یعنی علی بن جعفربن الاسود درهمان مجلس نوشته شد تا به محضر مقدس امام عصر صلوات الله علیه عرضه شود، تا از طریق سفیر سوم ایشان جناب حسین بن روح نوبختی ،امام عصر صلوات الله علیه به این سوالات پاسخ بگویند.

در بین این سوالاتی که مطرح شد ،جناب علی بن حسین بن بابویه قمی مطلبی را مطرح کردند :

:small_red_triangle:(وَ یَسْأَلُهُ فِیهَا الْوَلَدَ ) :

عرض کردند که خداوند متعال به من اولادی عنایت نکرده است از نعمت فرزند بی بهره هستم از وجود نازنین امام عصر صلوات الله علیه طلب کردند که ایشان دعا فرماید تا خداوند متعال به دعای مستجاب امام زمان عجل الله فرجه ،به پدر شیخ صدوق جناب علی بن حسین بن بابویه فرزندی عنایت کند. وقتی که این سوالات وپرسشها فرستاده شد از ناحیه مقدسه امام عصر جواب این پرسشها آمد،درضمن مطالب نوشته شده بود، حضرت چنین نوشته بودند.

:small_red_triangle:( قَدْ دَعَوْنَا اللَّهَ لَکَ بِذَلِکَ وَ سَتُرْزَقُ وَلَدَیْنِ ذَکَرَیْنِ خَیِّرَیْنِ ) :

علی بن حسین بن بابویه ،ما برای تو دعا کردیم از خداوند متعال طلب کردیم که خدای متعال به تو فرزندی عنایت کند این دعای ما مستجاب شدبه زودی خدا به تو دو فرزند عنایت خواهد کرد، دوپسر ،دو فرزند ذکور عنایت خواهد کرد. ،که اینها اهل خیر هستند.

اهل فقاهت هستند.این دو فرزند،فرزندان با برکتی هستند. که درراه نشر معارف اهل البیت علیهم السلام کوشا خواهند بود.

بعد مرحوم علامه مجلسی ازنجاشی نقل میکند،که فاصله ای نشد از این دعای امام عصر صلوات الله علیه واز صدور این توقیع مقدسه که خداوند دو فرزند به علی بن حسین بن بابویه قمّی عنایت کرد. یکی ابو جعفر علی بن محمدبن حسین قمی که شیخ صدوق باشد. ودیگری ابوعبدالله حسین بن علی بن بابویه قمی که برادر شیخ صدوق میباشد.

:books: بحار الانوار ج 51 ص 306


مرحوم نجاشی می گوید : که کرارا وومرارا شنیده شد ،بسیار بسیار از شیخ صدوق شنیده شد که میگفت ،افتخار ومباهات میکرد ومیفرمود :

:small_red_triangle:(أَنَا وُلِدْتُ بِدَعْوَةِ صَاحِبِ الْأَمْرِ ع وَ یَفْتَخِرُ بِذَلِکَ ) :

من کسی هستم که به دعای مستجاب امام عصر عجل الله فرجه متولد شده ام. وبه این امر مباهات میکنم.نسبت به اینکه به دعای امام زمان متولد شده است، بسیا ر بسیار افتخار ومباحات میکرد.

جریان ولادتش را خود مرحوم شیخ صدوق در همین کتاب کمال الدین درباب توقیعاتی که از وجود نازنین امام عصر صلوات الله علیه صادر شده ،در حدیث سی ودوم از باب توقیعات نقل میکند ،همین جریان را ازفرزند علی بن جعفر بن الاسود که کاتب آن سوالات بود ، از محمد بن علی بن الاسود همین ماجرا را نقل میکنند که،پدر تو درخواست کرد از وجود نازنین امام عصرصلوات الله علیه که خدا برای او فرزندانی عنایت کند امام عصر در حق او دعا کردند و چنین فرمودند:

:small_red_triangle:(أَنَّهُ سَیُولَدُ لَهُ وَلَدٌ مُبَارَکٌ یَنْفَعُ اللَّهُ بِهِ وَ بَعْدَهُ أَوْلَادٌ ) :

به زودی برای تو فرزند با برکتی متولدخواهد شد که خداوند به برکت او به شیعیان ما نفع وسود میرساند.
کسی خواهد بود که ناشر معارف ما اهل البیت علیهم السلام خواهد شد.

:books:بحار الانوار ج 51 ص 336

بعد خودشیخ صدوق نقل میکند همین محمد بن علی بن الاسود وقتی که مرا می دید ورغبت واشتیاق مرا به کسب علم وتعلم علوم اهل البیت مشاهده میکرد، رفت وآمد مرا به مجالس علما وبه مجلس استادم ابن ولید مشاهده میکرد،که چقدر کوشا هستم در یاد گیری معارف وعلوم اهل البیت و چقدر کوشا وپر تلاش در نشر معارف اهل البیت به من چنین میفرمود:

:small_red_triangle:(لیس بعجب أن تکون لک هذه الرغبة فی العلم و أنت ولدت بدعاء الإمام ع‏ ) :

عجیب نیست که این قدر مشتاق علوم اهل البیت هستی،جای تعجب وشگفت نیست که این قدر در راه نشر معرف محمد وآل محمد کوشا هستی ....
... ادامه


در حالی که تو به دعای مستجاب امام عصر متولد شدی.
کسی که ولادتش به دعای امام زمان باشد،وحضرت درحق او دعا کرده باشند غیر از این از او بعید است وجای شگفت است.

لذا مولف این کتاب ،چنین مولفی که شیخ طوسی، شیخ الطائفه ،بزرگ علمای شیعه وقتی که به احوالات شیخ صدوق میرسند ومیخواهد او را معرفی کند ،چنین میگوید ،جلیل القدر،بسیار بسیار با عظمت وجلالت قدر است.

:small_red_triangle:(جلیل القدر حفظة، بصیر بالفقه و الأخبار و الرجال، له مصنفات کثیرة ) :

شیخ صدوق کسی است که حافظ احادیث وروایات اهل البیت میباشد . کسی که اهل تفقه است ،اهل فقاهت است.بصیر وخبیر است ،نسبت به تفقه در روایات وآیات وعلم رجال.

:books: رجال شیخ طوسی ص 339

:small_red_triangle:(محمد بن علی بن الحسین بن موسى بن بابویه القمی أبو جعفر نزیل الری شیخنا و فقیهنا و وجه الطائفة بخراسان، ورد بغداد سنة خمس و خمسین و ثلاثمائة و سمع منه شیوخ الطائفة و هو حدث السن کان جلیلا حافظا الأحادیث بصیرا بالرجال ناقدا للأخبار لم یر فی القمیین مثله فی حفظه و کثرة علمه، له نحو ثلاثمائة مصنف ذکرنا أکثرها فی کتابنا الکبیر) :


:books:الفهرست للشیخ الطوسی ص 156

دربین همه اهل قم ،که قم در آن زمان جایگاه علمای بزرگ تشیع بوده است،بین همه آن علما مانند شیخ صدوق در حفظ احادیث در ،بصیرت ودر تفقه در دین،در کثرت ودر زیادی علم دیده نشده است.

این سخن شیخ طوسی است نسبت بعالم وفقیهی چون شیخ صدوق : حدود سیصد کتاب ازاو به جای مانده است که وقت به من اجازه نمیدهد،نام تمام کتابها را ذکر کنم. چنین شخصیت با برکتی وبا جلالتی .آن قدر عظمت داردکه رجالی بزرگ شیعه مانند نجاشی وقتی میخواهد احوال شیخ صدوق را بیان کند،چنین میگوید:

:small_red_triangle:( شیخنا ) : بزرگ ماست ،شیخ ماست.

:small_red_triangle:(فقیهنا ) : فقیه این طائفه وفقیه این امت است.
:small_red_triangle:(وجه الطائفه بخراسان ) : وجه این طائفه ،وبزرگ شیعیان است در تمام منطقه خراسان،که شامل بسیاری از مناطق قم وافغانستان وجاهای دیگر امروز میشده است ،دربین همه آنها ،وجه طائفه شیعه ،بزرگ شیعیان شیخ صدوق است.

:exclamation::exclamation:نکته ای که نجاشی درباره او نقل میکند:

( سمع منه شیوخ الطائفه ) :

بزرگان شیعه ،علمای شیعه، فقهای شیعه افتخار این را دارند که در محضر او شاگردی کرده اند ،وروایات اهل البیت را از او شنیده اند.


:small_red_triangle:(وهو حدثّ السن ) :

در حالی که عمر شریف او بسیار بالا نبوده است،در حالی که در سنین پایین بوده است استاد فقها وعلما و شیوخ وبزرگان این طائفه بوده است.

:books:رجال النجاشی ص 389

چنین شخصیتی با چنین عظمتی،صاحب کتاب کمال الدین ،است.

حال این کتابی را که نوشته است خود مرحوم شیخ صدوق یک مقدمه مفصلی در قبل از ورودبه اصل بحث این کتاب دارند که این کتاب ،درواقع درباره وجود نازنین امام عصر وروایاتی که درباره ایشان از رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم تا امام عسگری علیه السلام ،نقل شده است راایشان گرد آوری کرده است.

در این مجموعه غیبتهای انبیاء گذشته را ذکر کرده اند که در مقدمه همین کتاب ایشان فرموده است اما قبل از اینکه وارد متن اصلی کتاب شویم ، مقدمه مفصلی دارند که خود این مقدمه مسائل اعتقادی بسیار،بسیار مهمی را در زمینه امامت وولایت مطرح کرده است.

در ابتدای این مقدمه شیخ صدوق چنین میفرماید:
:small_red_triangle:(ان الذی دعانی الی تالیف کتابی هذا ) :

آنچه که انگیزه شد که من این کتاب را برشته تحریر در آورم این بود که زمانی که از زیارت حضرت علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه باز میگشتم.
قصد بازگشت به موطن خود که ری بود را داشتم،در بین راه به شهر نیشابور رسیدم. شهر نیشابور هم در آن زمان جایگاه علما وفقهای بزرگی بوده است ،چند روزی در این شهر اقامت گزیدم وماندم . بزرگ شیعه است، وارد برشهری شده است ،مسلماً بزرگان شیعه و مردم، گروه گروه بدیدن او می آیند، ومسائل علمی را در محضر او مطرح میکنند.
نکته این است،شیخ صدوق چنین می فرمایند ،دقت کنند عزیزان وفات شیخ صدوق سال 381 هجری قمری بوده است. تالیف این کتاب قبل سال 381 ه.ق بوده است ،یعنی از زمان غیبت صغرای امام زمان وشروع غیبت کبرای امام زمان چند سالی بیشتر نگذشته است،
که این کتاب تالیف شده است. اما با این حال ده سال، بیست یا سی سال، یا بیشتر ازشروع غیبت کبری بیشتر نگذشته است شیخ صدوق میگوید وارد نیشابور شدمآنجاییکه موطن وجایگاه علمای بزرگ تشیع است.

:small_red_triangle:(انی وجدت اکثر المختلفین الی من الشیعة ):
بسیاری از این شیعیان که به دید وبازدید من می‌آمدند سوالات بسیاری مطرح میکردند ،دیدم
:small_red_triangle:(قد حیّرته الغیبه ) :

دیدم امر غیبت امام عصر صلوات الله علیه ایشان را حیران کرده است،متحیر شده اند.
از طولانی شدن غیبت امام زمان ،عجیب است بیست سال ،سی سال بیشتر نگذشته است ازغیبت کبرای امام عصر صلوات الله علیه، کار به جایی رسیده است که شیعیان آن زمان متحیر شده اند ،سر در گم وسرگردان شده بودند از غیبت امام زمانشان .
 

نسبت به امر امام زمانشان شبهات وتشکیک ها ،شک وریب وشبهه در دل ودر قلبشون وارد شده بود.

:small_red_triangle:(و عدلوا عن طریق التسلیم الی الاراء و المقاییس ) :

از راه مستقیم که همان تسلیم نسبت به کلام خدا واهل البیت علیهم السلام است ،اینها روی گردان شده بودند.انحراف پیدا کرده بودند. روبه رای وقیاس وآراء باطل آورده بودند.

:small_red_triangle:(فجعلت أبذل مجهودی فی ارشادهم الی الحق بالاخبار وارده فی ذلک عن نبی والائمة صلوات الله علیهم اجمعین ) :

تمام سعی وکوشش خود را کردم ،تمام جهد خود را به کار بردم،فی ارشادهم الی الحق،تا این شیعیانی که یتیم محمد وال محمد هستند را ،این شیعیانی که از امام زمانشان دور مانده اند،را به راحق وبه راه ثواب ،هدایت وارشاد کنم.
با بیان اخبار وروایات واحادیثی که از وجود نازنین رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم واهل البیت عصمت وطهارت وارد شده است ،تمام تلاش خودم را انجام دادم تا ایشان را به راه حق وثواب باز گردانم.

این متن ابتدایی مقدمه ،کتاب کمال الدین ،شیخ صدوق است.
سپس میفرماید:

علتی که سبب شد من این کتاب را به رشته تحریر در آورم همین امر بوده است ،که دیدم در دل شیعیان امیر المومنین شک وشبهه رسوخ کرده است.

در همین چند خطی که خدمت شما عزیزان خواندم ،نکات بسیار مهم ودقیقی وجود دارد که به این نکته در این جلسه وجلسات آینده اشاره خواهم کرد.


:white_check_mark:نکته :one: :

این که عالم شیعه وفقیه شیعه اینها مسئول دین ضعفای شیعه وعوام شیعه هستند.

اگر یک نفر از اهل محبت ومودت امیر المومنین علیه السلام وایتام در دام شبهات گرفتارشود ،این وظیفه عالم شیعه است وظیفه فقیه شیعه است که او را ازدام این شبهات واین تشکیک ها نجات دهد.
:small_red_triangle:امام صادق صلوات الله علیه،به فردی به نام حارث مغیره فرموده اند :
حارث بن مغیره میگوید درشب تاریکی در راه برخورد کردم به وجودنازنین امام صادق صلوات الله علیه، امام صادق روبه من کردند،فرمودند:

:small_red_triangle:( أَمَا لَتَحْمِلُنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِکُمْ عَلَى عُلَمَائِکُم‏):

ای حارث ،گناهان افراد نادان وجاهلی که محب امیر المومنین ،علیه السلام هستند ومرتبط با امام زمان هستند،مرتبط با خاندان پاک رسول اکرم هستند ،اما جاهل هستند،گناه ومعصیت اینها برعهده دانایان وعلمای شماست.علما،دانایان ،فقها ،اینها مسئول اند ،نسبت به گناهان وافعال ناپسندی که این نادانان شیعه انجام میدهند.

عزیزان دقت کنند فقط مراد گناه ومعصیت عملی نیست بلکه اگریکی از جاهلانی که محبت امیر المومنین در دلش هست.

اما از معارف دین بی اطلاع است.محب امیر المومنین هست ،دشمن ،دشمنان امیر المومنین است،اما از معارف بی اطلاع هست ،نادان وجاهل است.شک وشبهه وارد میشود.
دل او میلرزد،عقیده ناسالمی ،وارد میشود،مسئول این عقیده نا سالم در مرحله اول علماءو دانشمندان وفقهای شیعه هستند.

امام صادق به حارث فرمودند : حارث کسی که مقصر است در درجه اول، نسبت به گناه نادانان وجاهلان ،علما هستند.

بعد حضرت مقداری حرکت کردند ،گذشتند،حارث میگوید آمدم به خدمت امام،اجازه گرفتم آقا جان از شما سوالی دارم :

:small_red_triangle:(لِمَ قُلْتَ لَتَحْمِلُنَّ ذُنُوبَ سُفَهَائِکُمْ عَلَى عُلَمَائِکُمْ فَقَدْ دَخَلَنِی مِنْ ذَلِکَ أَمْرٌ عَظِیم‏ ):

آقا شما کلام بزرگی فرمودی چرا،چنین فرمودید که گناه نادانان برعهده علماءهست ؟؟؟؟؟ یک امر بزرگی فرمودی بر دلم قبولش سخت آمد ؟چرا چنین چیزی را فرمودی؟مقصود ومراد شما چیست؟

حضرت فرمودند: بله همین گونه است:

:small_red_triangle:( مَا یَمْنَعُکُمْ إِذَا بَلَغَکُمْ عَنِ الرَّجُلِ مِنْکُمْ مَا تَکْرَهُونَهُ مِمَّا یَدْخُلُ بِهِ عَلَیْنَا الْأَذَى وَ الْعَیْبُ عِنْدَ النَّاسِ أَنْ تَأْتُوهُ فَتُؤَنِّبُوهُ وَ تَعِظُوهُ وَ تَقُولُوا لَهُ قَوْلًا بَلِیغاً فَقُلْتُ لَهُ إِذًا لَا یَقْبَلُ مِنَّا وَ لَا یُطِیعُنَا قَالَ فَقَالَ فَإِذًا فَاهْجُرُوهُ عِنْدَ ذَلِکَ وَ اجْتَنِبُوا مُجَالَسَتَهُ ) :

چرا وقتی خبر دارمیشوید،یکی از محبین امیر المومنین ،کسانی که مرتبط با ما هستند،یک کاری انجام داده اند،فعل ناپسندی انجام داده اند،یک عقیده ناسالمی دارند،که این عقیده وعمل ناشایست آنها سبب آزار دل ما می شود،کار به جایی میرسد که مردم عیب میکنند ،وما را به باد استهزاء مسخره میگیرند ،ببینید کسانی که برسرسفره محمد وآل محمد بزرگ شده اند ،این عقیده شان هست، این عقیده ناسالم را دارند،این عمل ناپسند دارند .

ای حارث! چرا زمانی که امور ناپسند را از محبین ما اهل البیت میبیند. چه چیزی مانع میشود که نزد او بروید،واورا براین عمل زشت اش براین اعتقاد نا سالمش نکوهش کنید. اورا پند واندرز بدهید.
....
... ادامه

موعظه کنید با گفتار ی نیکو با برهانی قاطع ،او را باحقیقت آشنا کنید ،چرا چنین نمیکنید؟چرا امربه نیکی هاومعروف نمیکنید؟ اگر اعتقادناسالم در کسی از محبین امیرالمومنین ،میبینیدچرااو را با علمی که از محمد وآل محمد آموخته اید، اعتقاد ناسالم او را تصحیح نمیکنید؟

عرض کرد که: آقا جان ،بسیار از این افراد زیر بار حرف حق نمیروند،از ما قبول نمیکنند،اطاعت نمیکنند.

حضرت فرمودند اگر قبول نکردند،شما کلام مااهل البیت را بیان کردید ،آن کلامی که کلامکم نوراست، بردل ظلمت دیده وتاریک، کلام امام باقر وامام صادق ،میتابد ودل او را روشن میکند. اگربا کلام ما که نور است،اگر با کلام ما که آب پاک وگوارایی است که بر قلبهای اهل ایمان میبارد،وآن نور مقدسی است که بر دل اهل ایمان میتابد،اگر اینها هدایت نشدند پند واندرز نگرفتند،قبول نکردند که بسیاری از اوقات هم این گونه نیست ،اگه ما کلام خدا را وپیامبر واهل البیت را برای مردم بگوییم ،هر آینه مردم تبعیت میکنند ،مگر کسانی که غرض ومرضی دارند.

:books:بحار الانوار ج 2 ص 22

:small_orange_diamond:حضرت رضا علیه السلام فرمودند:

:small_red_triangle:(َ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا قُلْتُ کَیْفَ یُحْیِی أَمْرَکُمْ قَالَ یَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا) :

خدا رحمت کند آن بنده ای را که امر ما را احیا میکند. معارف اهل بیت را زنده میکند. دلها وجانهای شیعیان را با معارف اهل بیت علیهم السلام زنده میکند.

سوال شد:امر شما چگونه زنده میشود؟

امام رضا فرمودند: علوم ما را فرا بگیرید. قال الباقر وقال الصادق رافرا بگیرید. درخانه قرآن وعترت زانو بزنید، بفهمید ،تفقه در دین کنید،به شرق وغرب نروید از ما اهل البیت بگیرید. کتاب خدا ومفسرالهی کتاب خدا امیر المومنین ،ویازده فرزند پاک ومعصوم او. علوم مارا یاد بگیرید. این علومی که یاد گرفتید وعمل کردید،به مردم هم بیاموزید. همانا این مردم اگر این مردم کلام ما برایشان بیان شود،کلامی که مطابق عقل است کلامی که مواقق فطرت است ،کلامی که نور است ، اگر این را برا ی مردم بگویید، هر آینه حتماوقطعا تبعیت میکنند.

:books:بحار الانوار ج 2 ص 30

اما مشکل این است که اول ما علوم پیامبر وآل پیامبر را یاد نگرفته ایم. ما نیامده ایم به در خانه اهل البیت زانو بزنیم.

ما به در خانه امیر المومنینی که به کمیل بن زیاد فرمود : (یَا کُمَیْلُ لَا تَأْخُذْ إِلَّا عَنَّا تَکُنْ مِنَّا )

:books:بحار الانوار ج 74 ص 268

ای کمیل اگر میخواهی از شیعیان باشی ،علم ومعرفت ودانش رااز غیر ما اخذ نکن.

ما نیامده ایم در خانه امام صادقی که فرمود :

:small_red_triangle:(شَرِّقَا وَ غَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ عِلْماً صَحِیحاً إِلَّا شَیْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ )

:books:کافی ج 1 ص 399

به شرق عالم وبه غرب عالم بروید ،علم صحیح در هرزمینه ای از مبدا تا معاد گرفته است،تا اخلاق تا معارف الهیه،تااحکام ،علم صحیح نمیابید جز اینکه از درب خانه ما اهل البیت اخذ شده باشد.

مانیامده ایم در خانه امام صادق وامام باقر ،که در زیارت جامعه کبیره میخوانیم :

( إِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه‏ )
تمام خیر و خوبی ،اصلش ،فرعش،منبعش ،شروعش،منتهایش ، کنهش در خانه محمد وآل محمد است.

ما نیامده ایم ،تعلم کنیم،خضوع وخشوع کنیم دربرابر علوم وحیانی که از جانب خدای متعال ورسول او ،وامیر المومنین ویازدده فرزند پاک برای ما آمده است.

و هر مشکلی که برسر ما می‌آید،به واسطه این است که ما فاصله گرفته ایم،از محمد وآل محمد ،از آن آب معین وگوارایی که واسطه پیامبر وآلش بر ما نازل فرموده است.

در زمینه اخلاقیات فاصله گرفته ایم، در زمینه عقاید فاصله گرفته ایم، در زمینه احکام شرعی خود فاصله گرفته ایم.

وهر چه فاصله بگیریم به نکبت دنیا وآخرت مبتلا میشویم.

امام صادق علیه السلام فرمودند:

:small_red_triangle:(َ أَمَا إِنَّهُ شَرٌّ عَلَیْکُمْ أَنْ تَقُولُوا بِشَیْ‏ءٍ مَا لَمْ تَسْمَعُوهُ مِنَّا )

:books:کافی ج 2 ص 401

دچار بدبختی میشوید ،دچار فساد وشر ونکبت میشوید،در دنیا آخرت اگر معتقد به یک چیزی باشید. کلامی بگویید که از ما نشنیده اید ،ازدر خانه اهل البیت نگرفته اید،لذا وقتی مرحوم شیخ صدوق میگوید من دیدم که حیرت وشک وشبهه دل محبین پیامبر وآلش را فرا گرفته بود.
بار مسئولیت را از دوش خود کنار نم نمیزند،نمی گوید چه ارتباطی به من دارد،در خانه بنشینم معارف الهیه رانشرندهم، نه ! میآید ،اخبار وروایات وآیات را بیان میکند ،بعد هم کتاب مفصلی به نام کمال الدین مینویسد که این کمال الدین دل شیعیان را قرص کند،محکم نگه دارد. این عالم شیعه است ،این فقیه شیعه است. بدون علم نمیشود احیای امر اهل البیت کرد.

نیاز به یادگیری دارد، نیاز به تعلم دارد. وقت بگذاریم علوم محمد وآ لش را یاد بگیریم،بعد از آن،به دیگران هم یاد بدهیم، چنین فقیهی ،در روایات برایش چه اوصافی آمده است؟

شیخ صدوق میفرماید این حیرت وتحیری که درشیعیان ومحبینن دیدم بی تفاوت نگذشتم. انحراف نادان وگناه نادان سبب رنجش من عالم میشود. تمام سعی وجهد خود را به کار بردم ،تا اینها را به راه حق برگردانم. لذا عالم شیعه وقتی در روایات مراجعه میکنیم چه عناوینی دارد؟ چه صفاتی دارد؟

مرابط است ،سنگر بان است، مرزهای تشیع را حفظ میکند. اجازه نمیدهند،شیاطین ذره ای تشکیک در دین محمد وآ ل محمد ایجادکنند. دل شیعیان ضعیف الایمان را که معارف الهی بی بهره اند،با معارف محمد وآل محمد آشنا میکند.

امام عسکری صلوات الله علیه روایت فرموده اند،از اجداد مطهرشان :

:small_red_triangle:(علماء شیعتنا مرابطون فی الثغر الذی یلی إبلیس و عفاریته یمنعوهم عن الخروج على ضعفاء شیعتنا و عن أن یتسلط علیهم إبلیس و شیعته و النواصب ألا فمن انتصب لذلک من شیعتنا کان أفضل ممن جاهد الروم و الترک و الخزر ألف ألف مرة لأنه یدفع عن أدیان محبینا و ذلک یدفع عن أبدانهم ) :


علماءشیعه ودانشمندان شیعه شناسان شیعه سنگر بان ومرزداران اعتقادی ،شیعیان هستند.
در برابر ابلیس وشیاطین به زیبایی می‌ایستند. با برهان قاطع دفاع میکنند. اینان از حمله ور شدن واز تسلط شیاطین جن وانس بر نادانان شیعه جلوگیری میکنند. از اینکه ابلیس وشیطان وپیروان ناصبی او بخواهند ،دل شیعیان را بلرزانند، شک وشبهه‌ای ایجاد کنند. اینها به خوبی دفاع میکنند ،بعد حضرت فرمودند آن عالم شیعه آن فقیهه که عمر خود راصرف کند برای اینکه دل شیعیان ما محکم کند ، با فضیلت تر است ،مقامش بالاتر است ازمجاهدی که در صحنه های نبرد در مقابل دشمنان دین واسلام وتشیع می‌ایستد ،یک میلیون برابر از او بالاتر است چرا؟

وقتی که جنگی میشود نبردی میشود آن کسانی که میخواهند بریزند در پایتخت شیعه، هدفشان چیست؟ میخواهندبدن محبین ، را از بین ببرند. مدافعینی هستند ،مجاهدینی هستند ،دفاع میکنند ،از حریم جانها وبدنهای شیعیان ،
بسیار پسندیده است ،اما آن عالم ودانشمندی که کلام خدا را آموخته فقیه در دین شده است،دفاع میکند از مرزهای اعتقادی تشیع که اگر این مرزهای اعتقادی از بین برود ،آن بدن که دیگر ارزشی ندارد.

امام صادق علیه السلام میفرماید:
:small_red_triangle:( لانه یدفع عن ادیان محبینا و ذلک یدفع عن ابدانهم ) :

کسی که در صحنه های نبر د با مخالفینش،ازدین وشیعه واسلام وامیر المومنین دفاع میکند. این درواقع دارد از پیکر محبین ما دفاع میکند، این بسیار بسیار ارزش دارد. امااین عالم وفقیه ،این دارد از دین واعتقاد،امیر المومنین پاسبانی میکند. میشود،علامه امینی اعلی الله مقامه الشریف عمر خود را صرف میکند،برای اثبات حقانیت امیر المومنین و دفاع ازامامت وولایت، میشود علامه بزرگوار مجلسی ،عمر خود را صرف میکند،تا با نشر معارف اهل بیت، عالم را پر کند. میشود شیخ مفید وشیخ صدوق تا از قواعدی که خداو رسول بیان کردند دفاع کنند،مردم را آشنا کنند.
لذا شیخ صدوق که خود را مرزبان عقایدشیعه میبیند.
:books: الاحتجاج ج 1 ص 17

وقتی میگوید:

:small_red_triangle:( قد حیرته الغیبة ) : غبیت امام عصر سبب شده بود شیعیان امیر المومنین متحیر شوند،من تمام سعی خود را کردم برای اینکه این شبهات واین تشکیکات را به برکت آیات وروایات نورانی خدا ورسول واهل بیت علیهم السلام ،از اینها دور کنم ودل اینها را مستحکم کنم.

 
این اولین خصوصیت عالم شیعه است، کسی که آمده است علوم اهل بیت را یاد گرفته ،و در راه ایشان سعی وتلاش میکند،این باید حالت مرزبانی ومرزداری ومسئولیت آگاهانه داشته باشد. نادانان شیعه را به حال خودمان رها نکنیم،نسبت به آنها وظیفه داریم ،هرکسی که برسر سفره امام باقر وامام صادق بهره برده است،آن هم علمی که ازقرآن وعترت گرفته شد.

لذا نسبت به آنچه میدانیم در برابر نادانان مسئولیم،اگریک نفر بدست ما هدایت شود اگر یک نفر را به راه خدا وامام زمان آشنا کنیم ،اگر یک گمگشته راه را با اهل البیت آشنا کنیم،
رسول اکرم به امیر المومنین علیه السلام فرمودند :

:small_red_triangle:(لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ بِکَ رَجُلًا وَاحِداً خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ ) :

:books:بحار الانوار ج 32 ص 447

اگر خدا بدست تو یک نفر را، هدایت کند،یک نفر با خداورسول صلی الله علیه وآله وسلم آشنا کند. برای تو بالاتر است از هر آنچه خورشید بر آن تابیده است.

چنین مقامی است برای کسی که عالم شیعه شده است ،دل محبین امیر المؤمنین را نگه میدارند.
ان شاءالله در جلسه آینده نسبت به وظائفی که عالم شیعه دارد ،نسبت به این ایتام آل محمدی که از امام زمان خودشان بدور افتاده اند ،واز این معارف حقه بی بهره اند ،وظایف که برای عالمان آمده است بیان کنم ،به بهانه این چند خطی که شیخ صدوق نوشته است که ایشان فرموده است ،تمام سعی وتلاش خود راکردم برای اینکه دل شیعیانی که لرزیده است شک وشبهه در آن داخل شده است باز گردانم ،به سوی حق، به سوی صراط مستقیم که امیر المومنین است و امام معصوم صلوات الله علیه.

خداوند متعال به همه ما توفیق عنایت کند که عالم به علوم اهل بیت شویم، نشر دهنده عقاید وافکارشان باشیم وخودمان خداشناس شویم ، به برکت صلواتی برمحمد وآل محمد.


:pray::pray:اللهم صل علی محمد وآل محمد:pray::pray:


:scroll: متن پیاده شده توسط : یاس کبود
  • ۹۶/۰۵/۱۵

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی