آغوز

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۴ مطلب با موضوع «محرم» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

 عبدالزهرا کعبی عزای آتش

 

صورة تاریخیة للشیخ عبدالزهراء الکعبی اثناء اداءهم لشعیرة المشی على الجمر کربلاء المقدسة عام 1382 ه‍.ق

عکس تاریخی از شیخ عبدالزهرا کعبی در حال انجام شعیره (عزاداری) راه رفتن بر آتش در کربلا

 

 

عبدالزهرا کعبی

 

====
چند ویدئو مرتبط با شیخ عبدالزعرا کعبی

 

ماجرای شیخ عبدالزهرا کعبی و روضه حضرت زهرا سلام الله علیها از زبان امام حسین علیه السلام /

سخنران : استاد بندانی نیشابوری /ایام فاطمیه 1435 مورخ 1392/12/20 

 

 

===

کلیپ سخنرانی حجت الاسلام احمدی اصفهانی

ماجرای خواندن قصیده ابن عرندس توسط شیخ عبدالزهرا کعبی  

 

 

====

مقتل خوانی مرحوم شیخ عبدالزهرا الکعبی

متن و ترجمه مقتل خوانی در این صفحه

 

 

===

عبد الزهرا کعبی
شیخ عبدالزهرا بن فلاح کعبی(۱۳۳۷ ـ ۱۳۹۴ق) خطیب مشهور و ادیب شاعر کربلاست که در دهه‌‌های اخیر به عنوان سرشناس‌‌ترین مقتل‌‌خوان، زبانزد شیعیان عرب‌‌زبان جهان است. او فن خطابه را نزد شیخ محمدمهدی مازندرانی حائری و شیخ محسن ابوالحب الخفاجی آموخت و آن‌گاه که خطیبی زبده و توانا گشت، خود را وقف محافل عزای حسینی ساخت. ده‌ها خطیب را پرورش داد و امروزه خطبای حسینی بسیاری با سبک و سیاق او سخنرانی می کنند.

  • ۰
  • ۰
 

خطیب بزرگ شیعه مرحوم شیخ عبدالزهرا کعبی می گوید:

یک روز بعد از ظهر، وارد صحن مطهر امام حسین علیه السلام شدم؛ شخصی در مقابل یکی از حجره های صحن شریف، کتاب های مذهبی می فروخت و من با وی سابقه آشنایی داشتم، چون مرا دید گفت: کتابی دارم که شاید برای شما نافع باشد و در آن اشعاری وجود دارد که زیبنده شما می باشد و قیمت آن این است که یک بار آن را برایم بخوانی.

مرحوم شیخ عبدالزهرا می گوید: آن اشعار- قصیده ابن عرندس حلی - گمشده من بود و مدت ها در جستجوی آن بودم. آن را گرفتم و هنگامی که به خواندن آن مشغول بودم، ناگهان سیدی از بزرگان عرب را دیدم که در برابرم ایستاده است و به اشعارم گوش می دهد وگریه می کند.

چون به این بیت رسیدم:

ایقتل ظمآنا حسین بکربلا                  و فی کل عضو من انامله بحر

گریه آن بزرگوار شدید شد و رو به ضریح امام حسین علیه السلام کرد و این بیت را تکرار می نمود و همچون زن جوان مرده می گریست. همین که اشعار را به پایان رساندم، دیگر آن بزرگوار را ندیدم. برای دیدن ایشان، از صحن خارج شدم تا شاید آن جناب را بیابم ولی ایشان را ندیدم. به هر کجا رو نمودم، اثری نیافتم. گویا از برابر چشمم غایب شده است. به یقین دانستم او حضرت حجت و امام منتظر (عج) بوده است. (ملاقات با امام عصر، ص315)

علامه امینی در کتاب الغدیر جلد 7 ، صفحه 14 قصیده ابن عرندس را آورده است و فرموده :

در میان یاران و اصحاب ما معروف است که در هر مجلسی این قصیده خوانده شود پیشوای ما امام زمان (عج) که چشم به راه اوییم و خداوند به زودی در فرجش تعجیل فرماید در آن مجلس و انجمن تشریف فرما می شوند.

 

در ادامه مطلب، قصیده ابن عرندس همراه با ترجمه فارسی آن را آورده ایم:

قصیده ابن عرندس حلّی (ره):

طوایا نظامی فی الزمان لها نشر                               یعطرها من طیب ذکراکم نشر

در روزگار، رازهای سروده هایم آشکار می شود ، گروهی آن را از بوی خوش یاد شما خوشبوی می دارند.

  • ۰
  • ۰

مداح در دهه اول محرم می گفت #حیارو از #آب برداشتن. شما هر چقدر هم گرسنه ت باشه وقتی دست یکی ظرف غذا میبینی نمیگی یه لقمه به منم بده. اما اگر تشنه ت باشه و بری جایی و میگی بی زحمت یه لیوان آب بدید.

دهه دوم سخنران گفت که امام سجاد ع تا بیست و پنج سال بعد واقعه کربلا هر چی رو میدیدن یاد کربلا می افتادن و زار زار گریه می کردن. اصحاب گفتن برای اینکه حال و هوای حضرت عوض شود ایشون رو به باغی بردند تا چند روزی در آنجا اقامت کنند و آب و هوا عوض کنند و به همه هم سپردند که کاری نکنند که حضرت یاد کربلا بیفتن. تا این که یه روز عصر دیدن امام سجاد ع کنار باغبان روی زمین نشستن و های های گریه می کنن، به باغبان گفتن چی شده؟ چی گفتی؟ گفت من چیزی نگفتم. این مرد رو نمیشناسم. داشتم گل ها رو آب می دادم که این مرد آمد و گفت روزی چند بار گل ها رو آب می دهی؟ گفتم روزی دو بار. پرسید اگه روزی دو بار آب ندهی چه می شود؟ گفتم خب پژمرده می شوند. امام زین العابدین های های گریه کردن و گفتن من به چشم خودم دیدم که چه گل هایی دو روز آب نخوردند و چطور پژمرده شدند.... در آخرین شب #مسلمیه در#حرم #حضرت_عبدالعظیم_ع بودم. جناب #سازگار، پیر غلام معروف دستگاه امام حسین، اواخر مراسم گفت که در زمان پهلوی قانون ممنوعیت ورود دسته ها از غیر شهر ری به حرم حضرت عبدالعظیم صادر شد. به علت ترافیک و شلوغی که ایجاد میشد فقط دسته های همین منطقه اجازه ورود به حرم و عزاداری رو داشتن. یکی رفت زرنگی کنه دنبال این بود که خونه ای در اطراف حرم را برای ده روز اجاره کند و هییت را آنجا برگزار کند تا بتوانند برای عزاداری به حرم بیایند. اما صاحب خانه رضایت نمیداد. وقتی علت رو جویا شدن، گفت که در حیاط تازه گل کاشته است و ملت که در حیاط بخوان عزاداری کنند #گل ها زیر پاهاشون له میشود و طاقت ندارد. خلاصه اونها هم بی خیال شدن. فردا صبح صاحب خانه گریه کنان به نزد آنها آمد و التماس می کرد که در خانه او هییت برگزار شود. همه متحیر که چه شده است. خودش گفت که دیشب#حضرت_زهرا_س را در خواب دید که به او فرمود تو طاقت له شدن گل هایت را نداری، اما در عرض چند ساعت در عاشورا کلی گل پرپر و له شدن....

  • ۰
  • ۰

دهه زینبیه

سخنران دهه دوم می گفت دهه دوم محرم، #دهه_زینبیه ست.
پرت شدم به دهه اول محرم.
سخنران می گفت من شما رو مثال نمیزنم. از خودم میگم. الان اینجا جمع مردونه و همه متدین و لباس مشکی تن تون ه، اما غیرت من اجازه نمیده که زنم بیاد در چنین جمعی چایی دور بزنه، حتی با علم به این که اگر زنم رو ببینید سرتون رو می اندازید پایین و نگاه نمی کنید، باز نمی تونم بپذیرم زنم بیاد در این جمع.
حالا خودتون تصور کنید #غیرت_الله باشی و#حضرت_زینب_س دختر #امیر_المومنین، وارد مجلس آن حرامی ها شدن...
همین رو بفهمی برای چندین ساعت زار زدن کافیه و حتی جون دادن.
اما دریغ که نمی فهمیم...