آغوز

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۴۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰



آیت الله وحید خراسانی:

مردی با خنجر خون‌آلود از خرابه بیرون آمد، مردم ریختند در خرابه، دیدند یکی در خاک و خون دست و پا می‌زند. مرد را با خنجر خون‌آلود گرفتند. گفتند: تو در این خرابه چه می‌کردی؟ گفت: در این خرابه این مرد را کشتم. بردند با خنجر خون‌آلود در محضر امیر المؤمنین؛ اقرار کرد: یا علی! کشتم این مرد را. دستور داد ببریدش برای قصاص. تا بردند یکی دوان دوان آمد، گفت: دست نگه دارید. شمشیر را متوقف کردند که گردنش را بزنند. گفت: قاتل منم؛ او را به ‌خطا گرفتید. مردم وا ماندند؛ او می‌گوید: من قاتلم؛ این می‌گوید: من قاتلم. برگشتند، هر دو را آورند در محضر امیرالمؤمنین.

خود سیر مطلب حکمتی دارد، خودتان دقت کنید! بعد که آوردند... مسئله دو اقرار؛ هر دو اقرار متنافیین؛ هر دو اقرار علی النفس؛ مورد اقرار یکی. این معضله چه جور باید حل بشود؟

آن کسی که باب مدینه‌ی علم است به اتفاق عامه و خاصه، گفت: هر دو را ببرید نزد فرزندم حسن بن علی، تا او نظر بدهد.

کسی که امیر المؤمنین، ‌مرجع اولین و آخرین، به او ارجاع بدهد، باید فهمید او کیست!
  • ۰
  • ۰

 

  • سه تا روئت هلال ماه است که برامون خیلی مهم است:
    1.رویت هلال ماه رمضان
    2. هلال ماه شوال
    3. هلال ماه ذی الحجه

     
  • "اَللّهُمَّ اِنّى اَفْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِکَ" چون سوم کلمه آن افتتح است اسم این دعا افتتاح است.
    افتتاح به معنای گشودن و باز کردن و آغاز کردن است.
    در دعای ندبه که از امام صادق ع است داریم: "للَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى مَا جَرَى بِهِ قَضَاؤُکَ"
    فرق دعای ندبه و دعای افتتاح در باب حمد است.
    سوره حمد یک طرف، کل قرآن یک طرف.
    چون سوره حمد دو مرتبه نازل شده است.
    از لحاظ کیفیت نزول وحی که بر قلب پیامبر نازل شده است.
  • ۰
  • ۰


 

  • دعا کردن دو قسم است:
    برای درک ثواب است که ده درجه به او ثواب میدهند.
    برای تفهم دعا بخواند که انگاه بی حساب ثواب میدهند.
     
  • دعای افتتاح از دو لب مقدس بقیه الله خارج شده است.
    دعای ابو حمزه ثمالی از دو لب امام زین العابدین شنیده شده.
     
  • دعای سحر که با اللهم انی اسئک... شروع میشود و در رادیو و تلویزیون به عنوان تایمر معکوس تا زمان صبح پخش می شود در واقع از امام رضا ع و همین طور باقر العلوم ع نقل شده است و اتفاقا تاکید داشتند که به همه کس این دعا را یاد ندهید که از مخزون اسرار اهل بیت است، اما پخش عمومی آن چندین سال است که باب شده است.
  • ۰
  • ۰

دعای شریف افتتاح از جمعه ادعیه‌ای است که قرائت آن در لیالی ماه مبارک رمضان سفارش شده است. این دعا همچنین در زمره ی نیایش هایی است که از ناحیه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف صادر شده و منسوب به وجود نازنین آن حضرت است.

امام زمان(عج):

دعای افتتاح را در هر شب ماه رمضان بخوانید، زیرا ملائکه به آن گوش فرا می‌دهند و برای خواننده آن، طلب مغفرت می‌کنند.


دانلود کتاب (حجم: 1.2MB)

 



منبع: besuyezohur.ir

  • ۰
  • ۰


تفسیر دعای صنمی قریش از زبان ابراهیم ابن علی عاملی کفعمی 
 
کفعمی رحمه الله علیه ذکر کرده که: این دعا (صنمی قریش ) از پوشیده ترین اسرار واز پر فضیلت ترین اذکار است. امیر المومنین در شب و روز و دروقت سحر بر این دعا مواظبت داشت.
و ضمیربکار رفته درجبتیها و طاغوتیها و افکیها به  کلمه قریش بر میگردد.
و هرکس انها را جبتیهما و طاغوتیهما و افکیهما  به منظور مثنی (دوتا) بخواند درست نیست و اشتباه می خواند زیرا اگر ضمیر در لغت به جبتی الصنمین و طاغوتیهما و افکیهما برگردد درست نیست زیرا این منظور امیرالمومنین نمی باشد و منظور و مراد ایشان لعن دو بت قریش (ابا بکر و عمر لعنت الله علیهم ) است.و از اینکه ان دو بت رابه  جبت وطاغوت و افک وصف کرده  به جهت بسیاری فسادشان و زیاد بودن عناد و لجبازی و دشمنیشان بوده است. و اشاره به باطل کردن واجبات اللهی و جلوگیری کردن از اجرای احکام رسول خدا( صلی الله علیه و اله و سلم )و ان دو بت خود فحشا و منکر می باشند . و شارح این دعا اسعد ابن عبدالقاهر در کتاب( رشح البلاء ) در شرح این دعا می گوید :
دو بت ملعون(ابا بکر و عمر) همان فحشا و منکر هستند واینکه امیرالمومنین علیه السلام انها را به جبت و طاغوت تشبیه کرده به خاطر دو دلیل است . یکی اینکه منافقین در اوامر و نواهی و دستورات غیر مشروعه از ان دو تبعیت می کنند . و از این جهت برائت از انها واجب است که خداوند تعالی فرموده:
(فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏...بقره ایه256)

و دردعا جایی که فرموده :اللذین خالفا امرک اشاره به ایه قران دارد (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ..... .نساء ایه 59)
پس ان دو مخالفت کردند با خدا و رسولش در باب وصی و جانشین پیامبر بعد از اینکه نص خدا و رسولش را در این موضوع شنید ند.و در این راه گمراه شدند و گمراه کردند و هلاک شدند و هلاک کردند.

و منظوراز انکرا وحیک  در دعا اشاره به انکار سخن خداوند متعال دارد : (بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ. مائده ایه 67)

و منظور از جحدا انعامک اشاره به این دارد که خداوند متعال حضرت محمد (صلی الله علیه و اله و سلم ) را مبعوث گردانید تا رحمة للعالمین باشد و اوامر ایشان را تبعیت کنند و از نواهی ایشان دور شوند . پس اگر از انجام احکام رسولخدا (صلی الله علیه و اله و سلم) سر باز بزنند و کلام ایشان را قبول نکنند پس بدرستی که کفران نعمت ایشان کرده اند و همانگونه می شوند که خداوند سبحان می فرماید :
(کُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى‏ أَنْفُسُهُمْ فَرِیقاً کَذَّبُوا وَ فَرِیقاً یَقْتُلُونَ.مائده ایه 70)
و اما منظور از عصیا رسولک اشاره به این کلام رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم )دارد که فرمود: یا علی من اطاعک فقد اطاعنی و من عصاک فقد عصانی. یعنی اینکه ای علی هر کس از تو اطاعت کند ازمن اطاعت کرده و هر کس با تو مخالفت کند با من مخالفت کرده است .
و اما منظور از قلبا دینک  اشاره دارد به احکامی که در دین خدا تحریف و ان را عوض کرده اند مانند تحریم دو متعه بد ست عمر لعنت الله علیه یعنی متعه تمتع و متعه نکاح و چیزهای دیگر که در این مکان جای ذکر انها نیست.
و اما منظور از فرض غیروه تغییر فرائض  اشاره به این دارد که امیر المومنین فرمود: که پیامبر شب معراج دید که بر روی ورقی از              نوشته شده بود: افترضت محبة علی على أمتک فغیروا فرضه و مهدوا لمن بعدهم بغضه و سبه حتى سبوه على منابرهم ألف شهر
ترجمه : من (خداوند ) واجب کردم محبت علی را بر امت تو پس انها این فریضه واجب را تغییر دادند و راه بغض و دشنام به علی را برای دیگران مهیا کردند تا جایی که هزار ماه بر روی منابر دشنام و سب علی میکردند .(لعنت الله علیهم اجمعین )

و منظور از امام قهروه خود ایشان یعنی جناب امیرالمومنین می باشند . و منظور از کافر نصروه  اشاره به تمام کسانی که دشمنی علی علیه السلام کرده و با خدا و رسولش مخالفت می کنند.

و خداوند سبحان می فرماید : (لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ ......مجادله ایه 22)  

ترجمه : ای پیامبر هرگز قومی را نمی بینی که ایمان بخدا و روز قیامت اورده اند ودوستی با دشمنان خدا می کنند ........
و منظور از صادق طردوه اشاره به ابوذر رحمه الله علیه دارد که توسط عثمان لعنت الله علیه به صحرای ربذه تبعید شد.و پیامبر در حق ابوذر فرمود
 
و منظور از طرید آووه اشاره به ابن ابی عاص دارد که توسط پیامبر تبعید شد و هنگامی که عثمان ملعون خلافت را بعد از ان دو خلیفه غصب کرد به او پناه داد.

و منظور از ولی آذوه یعنی ازار و اذیت امیر المومنین علی علیه السلام است .

و منظور از منافق ولوه  اشاره به دوستی با منافقانی مانند معاویه و عمرو بن عاص و مغیره بن شعبه و ولید بن عتبه و عبدالله بن ابی سرح و نعمان بن بشیر لعنت الله علیهم اجمعین دارد.

و منظور از مومن ارجوه اشاره به اصحاب امیرالمومنین علیه السلام مانند سلمان و مقداد و عمار و ابوذر دارد که انها را یا تبعید کرده و یا به انزوا کشیدند و افراد پست را جای انها قرار دادند. در صورتی که پیامبرانها را مقدم بر دیگران میداشت . 
و منظور از حق اخفوه اشاره به فضائل امیرالمومنین علیه السلام ازجمله نص صریح پیامبر در مورد خلافت امام علی علیه السلام در روز غدیر و مانند حدیث طائر و کلام پیامبر در روز جنگ خیبر که فرمود فردا پرچم را به دست مردی میدهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند کسی که جنگنده شکست ناپذیر است و از جنگ فرار نمی کند و باز نمی گردد تا خداوند به دست او در خیبر را باز کند.
و حدیث سطل و مندیل و نزول سوره هل اتی در شان ایشان و چیزهای دیگر که مجال بازگو کردن ان در اینجا نیست .
و اما منظور از منکر آتوه  منکراتی است که آن دو ملعون بسیار زیاد بدعت گذاشتند که عدد انها قابل شمارش نیست. بطوری که عمر ملعون 70 جریان غیر مشروع را در جده به وجود اورده است و علامه قدس الله سره در کتاب کشف الحق و نهج الصدق اورده که هرکس که بخواهد اطلاع یابد به منکراتی که ان ملعونها پایه گذار ان بودند و هرچه پلیدی از اولین و اخرین انها سر زده  رجوع کند به  کتاب مذکور و یا کتابهای دیگر مانند الاستغاثةفی بدع الثلاثة و کتاب مسالب الغواصب فی مثالب النواصب و کتاب الفاضح و کتاب الصراط المستقیم و غیره که مجال نام بردن انها نیست. 

  • ۰
  • ۰

حدیث (3) حسین بن محمّد، از احمد بن محمّد، از محمّد بن عبد اللَّه کوفى، از مردى که ذکرش نموده، وى گفت خبر دار شدم که برخى از اهل مدینه حدیثى را از حضرت ابى جعفر علیه السلام روایت نموده، نزد راوى رفتم پس سراغ آن حدیث را از وى گرفتم، او مرا از ان بازداشت و ناامیدم نمود و قسم‏هاى غلیظ و سختى خورد که براى احدى نخواهد گفت.

به او گفتم: آیا این حدیث را دیگرى نیز با تو از امام علیه السلام شنیده است؟

 

علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏2، ص: 249

گفت: آرى، مردى به نام فضل آن را شنیده.

 

من به قصد او به طرف منزلش حرکت کرده وقتى به خانه‏اش رسیدم اذن گرفته و داخل شدم و از وى راجع به حدیث مزبور پرسیدم، او نیز مرا از آن بازداشت و ناامیدم کرد و با من همان رفتار را نمود که مرد مدائنى کرده بود، پس ماجراى سفر خود را به او گفته و از آنچه مرد مدائنى عمل کرده بود خبرش دادم پس به حالم رقّت کرد و گفت: آرى از حضرت ابا جعفر محمّد بن على علیهما السّلام شنیدم که از پدر بزرگوارش، از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت نمود که آن سرور فرمودند:

هنگامى که شخص به شهرى وارد مى‏شود تا زمانى که از آن جا بیرون رود میهمان هم دینان خود مى‏باشد و آنها میزبانش هستند و بر میهمان سزاوار نیست روزه بگیرد مگر با اذن میزبانانش تا طعامى برایش تهیه نبینند و به واسطه مصرف نشدنش فاسد گردد چنانچه شایسته نیست میزبانان بدون اذن میهمان روزه بگیرند تا او حیاء نکند و به خاطر موقعیّتى که میزبانان دارند از طعامى که میل دارد چشم بپوشد.

سپس به من گفت: کجا فرود مى‏آیى؟ پس به او خبر دادم.

به او گفتم و از منزلم خبرش دادم وقت صبح به نزدم آمد و خادمى که بر سرش طبقى گذارده و انواع طعامها در آن بود وى را همراهى مى‏کرد، به او گفتم: رحمت خدا بر تو، این چیست؟

گفت: سبحان اللَّه!! مگر دیروز از حضرت ابى جعفر علیه السلام حدیث مزبور را نقل نکردم، این بگفت و مراجعت نمود.

  • ۰
  • ۰

 

سخنرانی حاج آقا عطارنژاد  هیئت شبان القاسم تهران 95   دانلود  

سخنرانی حاج آقا احمدی اصفهانی   مصباح الهدی تهران 95   دانلود

سخنرانی استاد شیخ حسین یوسفی     حسینیه خدیجه کبری سلام الله علیها قم المقدسه 95     دانلود 

سخنرانی حجت الاسلام سید رضا گلپایگانی    حسینیه منزل آیت الله گلپایگانی (ره) تهران 95    دانلود

حاج حسن خلج      ماجرای جوان ناصبی و بی احترامی به حرم امام موسی کاظم ع         دانلود 

حاج آقا احمدی اصفهانی     روضه         دانلود

مرحوم کافی       روضه              دانلود

 مرحوم خبازیان     روضه            دانلود

 سید هادی هاشمی    روضه     هیئت حرم (تهران) 95       دانلود

حاج محمد خرم فر  روضه قم 95 منزل         دانلود

 

 

 

  • ۰
  • ۰
امام موسی کاظم(ع)-شهادت

ﺩﺭ ﺩﻝ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻨﻢ

ﻟﺤﻈﻪ ﻟﺤﻈﻪ، ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻄﺮﻩ، ﺁﺏ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺗﻨﻢ

ﺑﺲ ﮐﻪ ﻻ‌ﻏﺮ ﮔﺸﺘﻪ ﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ

ﺧﺼﻢ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﻢ

ﺩﺭ ﺳﯿﻪ ﭼﺎﻝ ﺑﻼ‌ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻠﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ

ﺍﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ، ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺵ، ﺍﯾﻦ ﺍﺷﮓ ﺩﺍﻣﻦ ﺩﺍﻣﻨﻢ

ﻫﺮ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻼ‌ﻗﺎﺗﺶ ﺭﻭﻧﺪ

ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﻟﻤﻼ‌ﻗﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ، ﻣﻨﻢ

ﻗﺎﺗﻞ ﺩﻝ ﺳﻨﮓ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﺩ ﺑﻪ ﺍﺷﮓ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ

ﺣﻠﻘﻪ ﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﺪ ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﮔﺮﺩﻧﻢ

ﺑﺲ ﮐﻪ ﺟﺴﻤﻢ ﺁﺏ ﮔﺸﺘﻪ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺳﻮﺧﺘﻪ

ﻣﺤﻮ ﮔﺸﺘﻪ ﺟﺎﯼ ﻧﻘﺶ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺗﻨﻢ

ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻭﻗﺖ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﯾﯽ ﻗﺎﺗﻠﻢ

ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺧﺮﻣﺎﯼ ﺯﻫﺮ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻗﺼﺪ ﮐُﺸﺘﻨﻢ

ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺳﺎﻕ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﺧﻮﻥ ﻣﯽ ﭼﮑﺪ

ﺑﺲ ﮐﻪ ﭘﺎ ﺳﺎﯾﯿﺪﻩ ﮔﺸﺘﻪ ﺑﯿﻦ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻫﻨﻢ

ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ! ﺍﺯ ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﻣﻦ ﺣﺒﺲ ﻫﻢ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺗﻨﮓ

ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻧﮑﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﺷﻤﻨﻢ

ﯾﺎﺩ ﺍﺯ ﺟﺴﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺗﺨﺘﻪ ﺩﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﻫﺮ ﮐﻪ ﮔﺮﺩﺩ ﺯﺍﺋﺮ ﻭ ﺁﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺪﻓﻨﻢ

ﯾﺎﺑﻦ ﺯﻫﺮﺍ «ﻣﯿﺜﻢ» ﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮﻻ‌ّﯼ ﺷﻤﺎ

ﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﻭﺯﺥ ﻫﻢ ﺭﻭﻡ ﺍﺯ ﻫُﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﺍﯾﻤﻨﻢ

@mohammad_khorramfar_chanel
امام موسی کاظم(ع)-شهادت
 
 
======================================
 
 
  • ۰
  • ۰

باب 60- معنى درختى که آدم و حوا از آن خوردند

معانی الأخبار / ترجمه محمدى، ج‏1، ص: 287

1- أبا صلت هروى گوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: اى فرزند پیامبر خدا مرا آگاه فرما: آن درختى که از ثمره‏اش حضرت آدم و حوّا خوردند چه بود؟

چون در باره آن سخنان مختلفى مى‏گویند بعضى روایت کنند که درخت گندم بوده، و برخى گویند انگور بوده، و عدّه‏اى پندارند که درخت حسد بوده! حضرت فرمود: همه آن گفته‏ها صحیح است، عرض کردم: پس معناى این چند قول با این اختلافى که دارند چیست؟ فرمود: اى ابا صلت یک درخت بهشتى مى‏تواند چند نوع میوه داشته باشد، آن درخت گندم که انگور نیز میوه‏اش بود، مانند درختان دنیوى نبود، هنگامى که خداوند با گرامیداشت آدم به فرشتگان دستور داد تا به او سجده کنند و او را وارد بهشت ساخت، پس آدم به خود گفت: آیا پروردگار، بشرى گرانمایه‏تر از من آفریده است! خداوند که از این خطور قلبى آدم آگاه بود به او فرمود: اى آدم سرت را بلند کن و به ساق عرش بنگر آدم سر بلند کرد و بر ساق عرش دید که چنین نوشته است:

«لا اله الّا اللَّه محمداً رسول اللَّه»

(معبود بر حقّى نیست مگر خدا، محمّد فرستاده خداست) و همین طور در دنبالش نوشته على فرزند ابو طالب، امیر مؤمنان است، و همسرش فاطمه، برترین زنان جهان، و حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند. آدم گفت: خدایا آنان چه اشخاصى هستند؟

 

خداوند فرمود: اى آدم آنان فرزندان تو هستند، و بهتر از تو و همه آفریدگان من مى‏باشند، و اگر بخاطر وجود آنان نبود تو را نمى‏آفریدم، و بهشت و جهنّم و آسمان و زمین را پدید نمى‏آوردم مبادا به چشم حسد به ایشان بنگرى که از جوار خود اخراجت نمایم، ولى او به دیده رشک به ایشان نگریست، آرزوى مقام ایشان را نمود، و آنگاه شیطان بر او مسلّط شد، تا از درختى که نهى شده بود، خورد.

 

همچنین شیطان بدین جهت بر حوّا مسلّط گشت که به مقام فاطمه بدیده حسد نگریست، همانند آدم از ثمره آن درخت خورد، و در نتیجه خداوند آن دو را از بهشت خود بیرون راند، و از جوار خود به زمین فرودشان آورد.

  • ۰
  • ۰

معنی روزهای هفته

معانی الأخبار / ترجمه محمدى ؛ ج‏1 ؛ ص284

 

باب 59- معنى حدیثى که از پیغمبر «ص» رسیده: با روزها ستیز مکنید که آنها به دشمنى شما برخیزند

 

1- صقربن أبى دلف کرخى گوید: هنگامى که متوکّل عبّاسى، امام دهم حضرت هادى علیه السلام را از مدینه به سامرا تبعید کرد، من آمدم تا از حال آن حضرت جویا شوم. گوید: زراقىّ که سرایدار متوکّل بود، چون مرا دید اشاره کرد تا به نزدش بروم، همین که به نزدیک او رسیدم از من پرسید: چکار دارى؟ گفتم:

استاد خیر است، گفت: بنشین، من نشستم و سر بجیب تفکّر فرو برده، به گذشته و آینده‏ام مى‏اندیشیدم، و به خود گفتم: در این آمدنم اشتباه کردم. گوید: چون مردم بیرون رفتند و محلّش خلوت شد از من پرسید: کارت چیست و براى چه آمده‏اى؟

گفتم: براى کار خیر کوچکى، گفت: شاید آمده‏اى تا از سرنوشت مولایت خبرى و اطّلاعى بدست آورى؟ در پاسخش گفتم: مولاى من کیست؟ مولاى من، خود امیر المؤمنین (متوکّل) است. گفت: خاموش باش، مولاى تو همان کسى است که‏

حقیقتاً آقاست از من مترس زیرا عقیده من و تو در این باره یکى است، گفتم: خدا را سپاسگزارم، گفت: مایلى او را ببینى؟ گفتم: آرى، گفت: بنشین تا مأمورى که آنجاست بیرون آید. گوید: نشستم، چون مأمور بیرون رفت، به غلامش گفت:

 

دست صقر را بگیر و به اطاقى که علوى در آنجا زندانى است ببر، و بازگرد و آن دو را با هم تنها بگذار، گوید: مرا به آن بند زندان برد و به اطاقى اشاره نمود، به آنجا رفتم دیدم حضرت هادى علیه السلام بر روى بوریائى نشسته و در مقابل او گورى کنده شده است، سلام کردم، حضرت جواب سلامم را داد و فرمود: بنشین، آنگاه به من فرمود: اى صقر براى چه به اینجا آمده‏اى؟ عرض کردم: آقاى من آمده‏ام تا از حال شما اطّلاعى بدست آورم، گوید: چون نگاهم بر گور افتاد اشک در چشمم موج زد، حضرت متوجه شد، و فرمود: اى صقر نگران مباش اکنون نخواهند توانست زیانى به ما برسانند. گفتم: خدا را شکر، سپس عرض کردم: اى آقاى من حدیثى از پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله روایت شده که معنى آن را نمى‏فهمم، فرمود: چیست؟

گفتم: فرمایش رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله که: روزها را دشمن مدارید که روزها نیز شما را دشمن خواهند داشت، مفهومش چیست؟ فرمود: تا آسمان و زمین برپاست مقصود از روزها مائیم، پس «شنبه» نام پیامبر خدا، «یک شنبه» امیر المؤمنین، و حضرت زهرا س

 

«دوشنبه» حسن و حسین، و «سه شنبه» علىّ بن الحسین و محمّد بن علىّ و جعفر بن محمّد، «چهارشنبه» موسى بن جعفر و علىّ بن موسى و محمد بن على و من، و «پنچ شنبه» فرزندم حسن بن على، و «جمعه» فرزند پسرم، آن کس که جماعت حق طلب بر گردش فراهم آیند، و اوست که زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد، همچنان که از ظلم و بیداد پر شده باشد، این است معنى روزها در دنیا، با آنان دشمنى نورزید که در آخرت با شما دشمن گردند، سپس فرمود: خداحافظى کن و برو که در امانت نمى‏بینم.

 

________________________________________
ابن بابویه، محمد بن على - محمدى شاهرودى، عبد العلى، معانی الأخبار / ترجمه محمدى، 2جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: دوم، 1377ش.