آغوز

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۱۰ مطلب با موضوع «حجت الاسلام و المسلمین سید حسن احمدی اصفهانی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

 عبدالزهرا کعبی عزای آتش

 

صورة تاریخیة للشیخ عبدالزهراء الکعبی اثناء اداءهم لشعیرة المشی على الجمر کربلاء المقدسة عام 1382 ه‍.ق

عکس تاریخی از شیخ عبدالزهرا کعبی در حال انجام شعیره (عزاداری) راه رفتن بر آتش در کربلا

 

 

عبدالزهرا کعبی

 

====
چند ویدئو مرتبط با شیخ عبدالزعرا کعبی

 

ماجرای شیخ عبدالزهرا کعبی و روضه حضرت زهرا سلام الله علیها از زبان امام حسین علیه السلام /

سخنران : استاد بندانی نیشابوری /ایام فاطمیه 1435 مورخ 1392/12/20 

 

 

===

کلیپ سخنرانی حجت الاسلام احمدی اصفهانی

ماجرای خواندن قصیده ابن عرندس توسط شیخ عبدالزهرا کعبی  

 

 

====

مقتل خوانی مرحوم شیخ عبدالزهرا الکعبی

متن و ترجمه مقتل خوانی در این صفحه

 

 

===

عبد الزهرا کعبی
شیخ عبدالزهرا بن فلاح کعبی(۱۳۳۷ ـ ۱۳۹۴ق) خطیب مشهور و ادیب شاعر کربلاست که در دهه‌‌های اخیر به عنوان سرشناس‌‌ترین مقتل‌‌خوان، زبانزد شیعیان عرب‌‌زبان جهان است. او فن خطابه را نزد شیخ محمدمهدی مازندرانی حائری و شیخ محسن ابوالحب الخفاجی آموخت و آن‌گاه که خطیبی زبده و توانا گشت، خود را وقف محافل عزای حسینی ساخت. ده‌ها خطیب را پرورش داد و امروزه خطبای حسینی بسیاری با سبک و سیاق او سخنرانی می کنند.

  • ۰
  • ۰
 

خطیب بزرگ شیعه مرحوم شیخ عبدالزهرا کعبی می گوید:

یک روز بعد از ظهر، وارد صحن مطهر امام حسین علیه السلام شدم؛ شخصی در مقابل یکی از حجره های صحن شریف، کتاب های مذهبی می فروخت و من با وی سابقه آشنایی داشتم، چون مرا دید گفت: کتابی دارم که شاید برای شما نافع باشد و در آن اشعاری وجود دارد که زیبنده شما می باشد و قیمت آن این است که یک بار آن را برایم بخوانی.

مرحوم شیخ عبدالزهرا می گوید: آن اشعار- قصیده ابن عرندس حلی - گمشده من بود و مدت ها در جستجوی آن بودم. آن را گرفتم و هنگامی که به خواندن آن مشغول بودم، ناگهان سیدی از بزرگان عرب را دیدم که در برابرم ایستاده است و به اشعارم گوش می دهد وگریه می کند.

چون به این بیت رسیدم:

ایقتل ظمآنا حسین بکربلا                  و فی کل عضو من انامله بحر

گریه آن بزرگوار شدید شد و رو به ضریح امام حسین علیه السلام کرد و این بیت را تکرار می نمود و همچون زن جوان مرده می گریست. همین که اشعار را به پایان رساندم، دیگر آن بزرگوار را ندیدم. برای دیدن ایشان، از صحن خارج شدم تا شاید آن جناب را بیابم ولی ایشان را ندیدم. به هر کجا رو نمودم، اثری نیافتم. گویا از برابر چشمم غایب شده است. به یقین دانستم او حضرت حجت و امام منتظر (عج) بوده است. (ملاقات با امام عصر، ص315)

علامه امینی در کتاب الغدیر جلد 7 ، صفحه 14 قصیده ابن عرندس را آورده است و فرموده :

در میان یاران و اصحاب ما معروف است که در هر مجلسی این قصیده خوانده شود پیشوای ما امام زمان (عج) که چشم به راه اوییم و خداوند به زودی در فرجش تعجیل فرماید در آن مجلس و انجمن تشریف فرما می شوند.

 

در ادامه مطلب، قصیده ابن عرندس همراه با ترجمه فارسی آن را آورده ایم:

قصیده ابن عرندس حلّی (ره):

طوایا نظامی فی الزمان لها نشر                               یعطرها من طیب ذکراکم نشر

در روزگار، رازهای سروده هایم آشکار می شود ، گروهی آن را از بوی خوش یاد شما خوشبوی می دارند.

  • ۰
  • ۰

 

سخنرانی حاج آقا عطارنژاد  هیئت شبان القاسم تهران 95   دانلود  

سخنرانی حاج آقا احمدی اصفهانی   مصباح الهدی تهران 95   دانلود

سخنرانی استاد شیخ حسین یوسفی     حسینیه خدیجه کبری سلام الله علیها قم المقدسه 95     دانلود 

سخنرانی حجت الاسلام سید رضا گلپایگانی    حسینیه منزل آیت الله گلپایگانی (ره) تهران 95    دانلود

حاج حسن خلج      ماجرای جوان ناصبی و بی احترامی به حرم امام موسی کاظم ع         دانلود 

حاج آقا احمدی اصفهانی     روضه         دانلود

مرحوم کافی       روضه              دانلود

 مرحوم خبازیان     روضه            دانلود

 سید هادی هاشمی    روضه     هیئت حرم (تهران) 95       دانلود

حاج محمد خرم فر  روضه قم 95 منزل         دانلود

 

 

 

  • ۰
  • ۰

سخنرانی بسیار زیبا از استاد حاج سید حسن احمدی اصفهانی
در باب :
:white_check_mark:شهادت حضرت موسی ابن جعفر ع
:white_check_mark:اوضاع زمان حضرت موسی ابن جعفر ع
:white_check_mark:نکته ای از کتاب مراه العقول
:loud_sound:(صوتی) دانلود
telegram.me/haj_hasan_ahmadi
:arrow_down:

  • ۰
  • ۰

سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسن احمدی اصفهانی

مجلس شب دوم فاطمیه به روایت 75

هیئت مصباح الهدی

جمعه 94/11/30
====================
 

  • امیرالمومنین در نامه 45 نهج البلاغه به ماجرای غصب فدک اشاره داشتند

در ادامه به شرح نامه چهل و پنجم نهج البلاغه به استناد کتاب "شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی" خواهیم پرداخت که درصفحه 208 جلد 16 آمده است. این کتاب که از کتب معتبر اهل عامه محسوب می شود در سال 1962 میلادی (54 سال قبل) در مصر چاپ شده است و ربطی به ایران ندارد.

ابن ابی الحدید در این کتاب 20 جلدی در بیش از 70 80 جا، اصرار دارد که امامت امیرالمومنین اولی بود اما این که بعد از پیامبر ایشان باشند را قبول ندارد و انکار می کند. در اثبات سنی بودن این شخص همین بس که در ابتدای خط سوم مقدمه جلد اول مینویسد "الحمد الله لذی قدم المفضول علی فاضل" ، سپاس خدایی را که مفضول (اولی) را بر فاضل (امیرالمومنین) مقدم داشت!!!

  • ۰
  • ۰

نامه 45

وَ مِنْ کِتاب لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ 
از نامه هاى آن حضرت است
اِلى عُثْمانَ بْنِ حُنَیْف الاَْنْصارِىِّ وَ هُوَ عامِلُهُ عَلَى الْبَصْرَةِ، 
به عثمان بن حُنَیف انصارى، کارگزارش در بصره، وقتى به حضرت
وَ قَدْ بَلَغَهُ اَنَّهُ دُعِىَ اِلى وَلیمَةِ قَوْم مِنْ اَهْلِها فَمَضى اِلَیْها 
خبر رسید او را به مهمانى دعوت کرده اند و او به آنجا رفته.
  • ۰
  • ۰



:cherry_blossom:السَّلَامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ:cherry_blossom:

🔈 کلیپ صوتی
:small_blue_diamond:چیکار کنیم خدمت امام زمان صلوات الله و سلامه علیه برسیم؟
:small_blue_diamond:استاد گرانقدر حجت الاسلام احمدی اصفهانی
⏱مدت: 9:07 دقیقه
:dvd: حجم: 3.6MB

دانلود نمایید.
:fallen_leaf:اللهم عجل لولیک الفرج

Telegram.me/ahmadiesfahani

Telegram.me/ahmadiesfahaniTelegram.me/ahmadiesfahani:fallen_leaf:
@ahmadiesfahani

متن سخنرانی:

چه کار کنیم خدمت امام زمان صلوات الله و سلامه علیه برسیم؟

در مفاتیح الجنان بعد از زیارت جامعه کبیرهِ صحیح السند، به فرموده جمیع علمای شیعه، این ماجرا نقل شده است.

مرحوم آشیخ عباس قمی استادی دارد به نام آشیخ حسین نوری، که این دو بزرگوار، استاد و شاگرد، در صحن مطهر امیرالمومنین در ایوان وقتی رو به قبله می ایستید در کنار هم دفن هستند.
آشیخ حسین نوری کتابی درباره امام زمان نوشته است به نام نجم الثاقب. آشیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح این ماجرا را از کتاب نجم الثاقب نقل میکند.

آسد احمد رشتی به نجف آمد و بر آشیخ علی رشتی که از اعاظم شاگردان شیخ انصاری است وارد شد. من هم حضور داشتم. بعد از آن که آسید احمد رشتی رفت، آشیخ علی رشتی به من گفت که این سید داستان شیرینی داشته است و برایم نقل کرد. غصه خوردم که چرا از خودش نشنیدم با اینکه آشیخ علی رشتی در علم و تقوا و عفت و جلال خیلی مرد بالایی بود و کم و زیاد نمی کرد اما کاش از خودش میشنیدم. مدتی بعد سید احمد رشتی را در نجف دیدم و بردمش به منزل و خودش برایم نقل کرد.

آسید احمد رشتی فرمودند که بنده از رشت به تبریز آمدم تا کاروانی پیدا کنم و به ترکیه برم و از عراق یا اردن به حج بروم. در تبریز خبر دار شدم که فردی به اسم حاج جبار جلودار سِدِهی،یعنی مدیر کاروان، عده ای را جمع کرده تا به مکه برود. منم مبلغی پول همراهم بود و حرکت کردیم و از ایران رد شدیم، زمستان بود و شبهای زمستان که طولانی و در ترکیه دره و دشت و کوه و جنگل و برف خیز. بعد از چند منزل که گذاشتیم یک شب حاج جبار، مدیر کاروان، به ما گفت این منزل که در پیش است پلنگ و ببر و گرگ و درندگان در کمین هستند. منزل خطرناکی هست و مراقب باشید که از هم جدا نشویم. 

برف در حال بارش بود. زمین هم تا زیر شکم حیوان برف بود. دو سه کیلومتر که رفتیم آن قدر برف شدت گرفت که آنها سوار بر اسب بودند و عبا را بر سر کشیدند و رفتند. حیوان من از جا تکان نخورد. یک وقت نگاه کردم میان جنگل،کنار کوه و دره ترکیه و سه ساعت مانده به اذان صبح، متحیر بودم. جلویم را نمیدیدم. غریب و تنها. از حیوانم پیاده شدم و برف ها را پس زدم و بر روی برف ها نشستم و گفتم همین جا مینشینم تا صبح شود و آفتاب بزند و برگردم مسیر را، چون شب برم گم میشوم در جنگل، صبح شود و به آن منزل که حرکت کردیم بروم و کمک کاروان و بلد راه را بر میدارم و به همسفرانم میرسم.  

کمی که نشستم دیدم یک آقایی آرام آرام جلو آمد و به زبان فارسی در ترکیه صدا زد آسد احمد موسوی رشتی چرا اینجا نشسته ای؟
{در تاریکی در برف در ترکیه فارسی زبان از کجا پیدا شده؟؟؟}
گفتم کاروان رفت و حیوان من نرفت و من ماندم و نشستم و منتظرم صبح شود و برگردم.
فرمود پاشو نافله بخوان تا راه را پیدا کنی. یعنی نماز شب.
جوان ها تا نیمه شب مشغول درس و دانشگاه و فیلم و تلویزیون هستند و تابستان است و شب ها کوتاه است. اگر ساعت یازده شب هم میخوابید نماز شب را بخوانید و بخوابید. یازده رکعت، یازده دقیقه بخون و بخواب. اگر تشنه امام زمان هستی.

سید گفت نوافل رو خوندم در برف. آقا دوباره آمد و گفت سید احمد نرفتی. گفتم آقا راه را بلد نیستم. فرمودند پاشو زیارت جامعه بخوان تا راه را پیدا کنی.
پا شدم و زیارت جامعه را خواندم. دیدم دوباره آقا آمد و گفت نرفتی.

ببنید آقا هوایش را داره و این طوری هوامون رو دارند.
گفتم راه را بلد نیستم. حضرت فرمودند پاشو زیارت عاشورا را بخوان تا راه را پیدا کنی.

پا شدم و زیارت عاشورا رو با صد سلام و لعن و دعای علقمه را خواندم.
باز حضرت آمد و گفتند نرفتی؟ این بار زدم زیر گریه و گفتم هر بار میایید و میگید نرفتید، من راه را بلد نیستم. کجا برم؟

سوال مطرح میشه: چرا حضرت همان اول نرساندش؟
باید آماده بشه تا بر تَرک امام زمان سوار شود. با چه آماده شد؟
نماز شب، زیارت جامعه و زیارت عاشورای امام حسین ع.
اینم راه را که نشان مان دادند. اگر امام زمان را میخواهی نماز شب بخون و بعد بخواب.
اگر امام زمان می خواهی، امام زمان زیارت جامعه و زیارت عاشورا می خوانند. راه بیفتید و بیایید، اگر ندید، بر زنده و مرده من لعنت کنید. هست.

حضرت رفتند و یک اسب آوردند و گفتند پاشو برسونمت. آقا سوار بر اسب و من سه ساعت در برف نشسته بودم و پاهام خشک شده بود. رفتم سوار شوم و نتوانستم. آقا بیل را در برف فرو کرد و زیر بغل من را گرفت و سوارم کرد. نشستم پشت تَرک امام زمان، پشت سر حضرت نشستم. مهار الاغ را گرفتم که بکشم. هر چی کشیدم حیوان راه نمی آید. آقا گفتند چی شده؟ گفتم آقا حیوانم راه نمی آید. آقا فرمود تا من هستم از تو اطاعت نمی کند.
خاک بر سر ما کند. میدونید یعنی چی؟ یعنی خر، امام زمان را شناخت و من نشناختم.
حرکت کردیم، آقا زد به زانویم و فرمودند:
سید چرا نافله نمیخونی؟ نافله نافله نافله.
سید چرا جامعه نمیخوانی؟ جامعه جامعه جامعه.
سید چرا عاشورا نمیخوانی؟ عاشورا عاشورا عاشورا.

جوان، اگر تشرف میخواهی: نافله، جامعه، عاشورا. او میاید سراغ تو. من کجا برم؟


پ.ن:
در مفاتیح آمده است که این تشرف در سال هزار و دویست و هشتاد رخ داده است.



  • ۰
  • ۰

اگر می خواهید بفهمید چرا باید #دهه_محسنیه را برگزار کرد، چرا باید #نه_ربیع را جشن گرفت، این فایل رو گوش بدید.
مخصوصا قسمت اول را گوش کنید.
کمی باید حوصله کنید تا مقدمه بحث جا بیفته.

سخنران:
حاج آقا #سید_حسن_احمدی_اصفهانی

قسمت اول: دانلود 

قسمت دوم: دانلود

#نه_ربیع

#برائت
#برائتی
#وحدت
#دهه_محسنیه
#تولی
#تبری

  • ۰
  • ۰

حاج آقا #حسن_احمدی_اصفهانی 

این حدیث که صبح قیامت اولین پرونده ای که مورد بررسی قرار میگیرد پرونده قاتلین محسن بن علی ع است.
اینکه در روز عاشورا جنگ به نفع یزید بود تا این که امام حسین ع حضرت علی اصغر رو آوردند و اون طور بی رحمانه شهید شدند.
و همین باعث جرقه توابین شد و شاکی بودند که جنگ بین مردها بود چیکار به زن و بچه ها داشتید؟؟؟چرا آب ندادید به بچه شش ماهه؟؟؟ چرا خیمه سوزاندید؟؟؟ 
حضرت علی اصغر سند مظلومیت امام حسین ع هستند و حضرت محسن سند مظلومیت امیر المومنین و فاطمه زهرا س .
و بدانیم که اگر ماجرا در و دیوار و آتش و محسن بن علی را بخواهیم فراموش کنیم امامت از بین میرود.
و اینکه در همه جای تاریخ، ائمه به ما کد دادند.
از امام حسین بگیرید که در حداقل بیست و پنج منبع آمده که موقع شهادت گفتند قاتلین من یزید و شمر نیستند… یا مثلا امام صادق ع به مردی که صاحب دختر به اسم فاطمه شد فرمودند که صدایت را برای او بلند نکن و او را نزن … یا این که زنی در بازار به زمین افتاد و پهلوی ش به سنگی خورد و ناله کرد چه کشید حضرت زهرا و در جا مامورین او را بردند و وقتی خبر به امام صادق رسید با داوود رقی گفتند به مسجد برویم و دعا کنیم تا آزاد شود که این زن به خاطر ناله برای مادر ما زندانی شد… یا اینکه اسم مادر و خواهر ائمه از زمان امام حسن ع همه فاطمه بوده…

  • ۰
  • ۰

رای اولین بار پای منبر آقای #سید حسن احمدی اصفهانی نشستم.
فوق العاده بود این بزرگ مرد.
خدا به عمرشان بیفزاید و برکت دهد.
کولاک بود، کولاک.
تا به حال همچین شوری رو در هیئتی ندیدم.
برامون گفتند قبل از فتوا و مرجعیت عقل حکم می کند که تشنج و اختلاف صحیح نیست، در عین حال باید عقاید شیعه را برای نسل جوان گفت تا بدانند که چه گذشت.
یه نکته جالب این بود که نویسنده کتب اربعه حدیثی شیعه هر چهار تاشون ایرانی بودند.
بعد گفتند در سه جای صحیح بخاری که معتبرترین کتاب حدیثی اهل تسنن است آمده که پیامبر در لحظه های آخر عمرشان خواستند وصیت نامه بنویسند اما عمر گفت این مرد هذیان می گوید. نگفت رسول یا نبی. گفت این مرد!!!
در ادامه اشاره کردند به آیات چهل تا صد و چهل سوره بقره که کل صد آیه خطاب به یهود است.
بعد درباره تاریخچه مهاجرت یهودیان به مدینه گفتند و این که فدک در واقع اسم مردی یهودی بود که بعدها فرزندانش اسم املاک شان را فدک گذاشتند.
بعد درباره احکام مالی اسلام یا عبادات مالی اسلام گفتند. که چهار تاست: زکات و خمس و انفال و فی.
بعد گفتند که چه شد که فدک به پیامبر رسید، هم از قول شیعه و هم سنی. در واقع به شارح نهج البلاغه ابن ابی الحدید که سنی مذهب بود استناد کردند.
بعد درباره این گفتند که به پیامبر وحی شد که قلعه فدک را به حضرت زهرا بدهند و خود پیامبر به کتابت امیر المومنین سندش را صادر کردند.
بعد درباره نحوه اداره فدک در طی چهار پنج سال اشاره کردند و این که دو روز بعد از شهادت حضرت رسول فدک را از حضرت زهرا گرفتند و این که خلیفه اول در قالب کلمات چه جسارات زشتی به حضرت زهرا که برای باز پس گیری فدک آمده بودند، کردند. البته همه ش بر اساس کتب اهل سنت.
بعد ماجرای هجوم به بیت حضرت زهرا را گفتند و چه شد که حضرت زهرا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و میخ در به پهلو حضرت زهرا وارد شد و از گردن حضرت محسن گذشت و ذبح شدند و بعد سقط شدند.