آغوز

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۶۸ مطلب با موضوع «الشیخ محمود العزیز» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مرحوم  در سخنرانی خود در مسجد جمعه اصفهان، در سال 1392 قمری می فرمود:
امام زمان علیه السلام به شما نزدیک است، او به شما مهربان است، گوش به آواز شماست. شیطان گولتان نزند. شیطان بین شما و بین امام‏ زمان فاصله می ‏اندازد. یک القائات خلافی را در نفس شما می‏کند، و من می ‏خواهم آن القائات را هم باطل کنم.
گاهی شیطان در دل شما این مطلب را القا می ‌کند، می‏ گوید: ای وای! من کجا، امام ‏زمان کجا؟ من رو سیاهم، من خرابم، من معصیت کارم، اگر من بگویم: یا صاحب الزمان، عوضِ لبّیک می ‏گوید، کوفت. این ‌ها القائات شیطان است. مطلب این ‌طورها نیست.
آقایان! بچّه‌ های شما، مخالفت زیاد می‏ کنند. ما خودمان هم بچه بودیم، مخالفت با باباهای خود داشته ‏ایم. بچّه، معصیت و مخالفت پدر و مادر را زیاد می ‏کند، شیشه را می ‏شکند، استکان را می ‏شکند، هزار تا فضولی می ‌کند، ولی با تمام این مقدّمات، رویش به بابایش زیاد است. باز صبح که می ‏شود، به بابایش می‌ گوید: پولم بده، بابایش از او رنج دیده است، امّا در عین حال می ‏گوید: بابا! برای من دوچرخه بخر. بابا هم با این‌که از این بچّه بدش می ‏آید، باز هم توجّه می ‏کند، برایش دوچرخه می ‌خرد، برایش کفش می ‏خرد، کتاب و کیف می‏ خرد و پول ته جیبی به او می ‏دهد. این درست است؟
به خدائی که می ‏پرستید، امام ‏زمان علیه السلام از بابا به شما مهربان ‌تر است، به خدائی که می ‏پرستید، باید روی شما به امام‏ زمان علیه السلام باز‌تر باشد، از روی شما به پدر و مادرتان. نمی ‏گویم معصیت کنید، نخیر. نمی ‏گویم مرتکب محرّمات شوید. نمی ‏گویم ترک واجبات و مستحبّات کنید. در ارتکاب حرام، در ترک واجب، امام ‏زمان علیه السلام رنجیده می ‏شود، مهموم می ‏شود. امّا با همه این مقدّمات، باز شما یتیم‌ هایی هستید که به منزله فرزند برای او هستید، فرزند معنوی او هستید. درست توجه کنید. من نمی ‏گویم دعاها را نخوانید، نمی ‏گویم زیارت‌ها را نخوانید. امّا به همه شما می ‏گویم، به همه طبقات می ‌گویم، مخصوصاً بچه‏ ها به شما می ‏گویم، همان‌طوری که با بابای خودت رفتار می ‏کنی، با امام ‏زمان علیه السلام رفتار کن. همان ‌طوری که خودمانی از بابایت می ‏خواهی و حرف می‌ زنی، با امام ‏زمان علیه السلام حرف بزن و بخواه. همان‌طوری که به بابایت می ‏گوئی بده، به حضرت بگو. فهمیدید؟ هیچ آدابی مجو. امام ‏زمان علیه السلام را از خودت دور نبین. بابایت را در شبانه‌ روز، چند ساعت می ‏بینی، با کمال پر روئی، با دل پرامید، به بابایت می ‏گوئی: آقاجان! فلان چیز را برایم بخر، آقاجان! فلان چیز را می ‌خواهم، درست است؟ هر بیست و چهار ساعت، همین ‌طور با خودِ امام ‏زمان علیه السلام حرف بزن. به خود امام‏ زمان علیه السلام (قسم)، اگر راه دوستی و محبّت، این ‌طوری را که من می ‌گویم، راه ‏انداختی، خیلی زود به مقاصد می ‏رسی. امام ‏زمان علیه السلام دور نیست، امام‏ زمان علیه السلام به شما بی مهر نیست. این حرفی که من می ‏گویم روی بخار معده نمی ‏گویم، پشت این حرف به کوه بند است. امام ‏زمان علیه السلام به شما عنایت و لطف دارد، به صریح توقیع منیعی که از ساحت مبارکش به «شیخ مفید»، شرف نزول و عزّ صدور پیدا کرده ‏است. بروید تو وادی عمل تا ببینید. تا وارد وادی عمل نشوی، این مطلب را نمی ‏فهمی.
به بابایت می نگری، و وقتی با او حرف می ‏زنی، رویش را ترش می ‏کند، امّا در عین حال بابایت است. به او نگویی، به چه کسی می گویی؟ والله امام زمان علیه السلام از او بالاتر است. به آن حضرت چنین بگو: بابایم، یابن العسکری! بد هستم، معصیت کار هستم، تو از من پرهیز می ‏کنی. بس که بدم با من ملاقات نمی ‏کنی. به من چخ هم می‏ گویی. سنگ هم می‏ زنی. امّا با تمام این مقدّمات، سگ تو هستم، یاالله بده. باید تو خودت به سگت استخوان بدهی، جلوی او یک لقمه نان بیاندازی.
ای مردم! امام ‏زمان علیه السلام شاه شماست، ارباب شماست، پدر شماست، معلّم شماست، هر سمتی را که هر بزرگی به شما دارد، امام‏ زمان علیه السلام هم آن سمت را به شما و با شما دارد. خدا او را مرجع و ملجأ و پناه ما و کهف حصین قرار داده ‏است. یک قدری با او حرف بزن، توی کوچه و بازار که راه می ‏روی، با او رسماً حرف بزن و بگو: آقا، مولا! گره در کار من است، یاالله این گره را باز کن. به او مراجعه کن و حرف بزن. به چه دلیل بین خودتان و امام زمانتان فاصله قائل شده ‌اید؟ یک هفته، یک ماه، همین ‌طور که گفتم خودت را لوس کن، نونورکن، با او پیوند بگیر، آن وقت ببین چه بر سرت می‏آورد؟ این کار، پیوندت را با حضرت محکم می‌ کند، دل مبارک حضرت را به تو متوجّه می ‏کند. (سخنرانی های مسجد جمعه اصفهان، سال 1392 قمری، مجلس دوازدهم)

  • ۰
  • ۰


مرحوم در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال1390قمری می فرمود:
ما یک دشمن قوی ‌ای داریم که خیلی پهلوان است، خیلی هم ملاّ است، و از همه چیز اطلاع دارد. او دائماً در کمین ما است، از گمراه شدن ما لذت می ‌برد، از فسق و فجور ما کیف می‌ کند. بنای او هم در اغوا و اغفال و گمراه کردن ما است. در مقابل خدای متعال زانو به زمین زده و گفته است: «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصین» می‌ گوید: خدایا به مقام عزت تو، به بزرگواری تو، هر آینه گمراه خواهم کرد، همه این ‌ها را، تمام افراد بشر را، گمراه می ‌کنم، مگر آن بندگانی که مُخلَص باشند، یعنی قلب آن‌ها خالص برای تو باشد، و روزنه‌ای در دل آن‌ها از غیر تو باز نشده باشد. قلبی که خالص برای خدا باشد، شیطان در او راه پیدا نمی ‌کند، امّا اگر به قدر روزنه سوزنی، راه هوی، راه هوس، راه حیوانیت، راه شهوت، راه غضب، راه‌ های غیر خدایی باز شد، از همان راه، وارد می ‌شود و قلب را کج و معوج می ‌کند، و قلب را منقلب و وارونه می ‌کند. او به راه‌ های کج کاری ندارد. به یهود و نصاری که به راه کج می ‌روند، کاری ندارد. به منحرفین دیگری که از صراط مستقیم عبودیت خدا خارج شده ‌اند، کاری ندارد، آن ‌ها از راه بر کنار هستند، آن ‌ها هرچه بروند، از مقصد دورتر می‌ شوند. به فساق و فجّار کاری ندارد، آن‌هایی که الان در کاباره ها مشغول فسق و فجور هستند، به آن ‌ها کاری ندارد، خود آن‌ ها به چاه افتاده‌ اند، فقط یک مراقبی را می ‌گذارد که آنها از چاه بیرون نیایند. امّا خودش با آن قدرت و توانایی که دارد، سر راه راست می نشیند، همان راهی که در هر نماز، ما از خدا طلب می ‌کنیم، که خدا ما را به آن راه، هدایت و رهبری کند. او، در دور شدن ما، از ساحت قدس الوهیّت است، قسم هم خورده است که این‌کار را می‌ کنم.
بنده از او می‌ ترسم، چون چنین است، ناچار هستم به پناه بروم. آن خدایی که شیطان را آفریده است و او را مسلّط کرده است، آن خدا عالم‌ تر از این است که در برابر یک چنین دشمنی، برای ما پناهگاهی قرار نداده باشد. وقتی این سگ را ول کرده است، نمی ‌شود ما را بدون پناهگاه بگذارد، بی حامی و حافظ بگذارد. یکی از ادلّه وجود حجّت همین است. بنابر این، یک پناهگاهی معیّن کرده است، که هرکس به پناه برود و در این دژ وارد شود، از خطرات شیطان، و از زلاّت و لغزش‌ های حاصل از اغوای شیطان، مصون و محفوظ بماند.
یکی از القاب ائمه ما، «الکهفُ الحصین» است، و امروز، یکی از القاب امام عصر علیه السلام است. او پناهگاه محکمی است که خدای متعال برای ما معین کرده است، و به ما امر کرده است که به این پناه برویم. او، آن دژ محکم خدایی است که ما، اگر به پناه آن پناه‌گاه برویم، از تیراندازی‌ های شیطان، مصون و محفوظ می‌ مانیم. خدا را آگاه و گواه می‌ گیرم بر این مطلبی که می ‌گویم، و این مطلب علاوه بر جنبه ‌های علمی و منطقی، جنبه ‌های تجربه و امتحان‌ های شخصی خود من است. در هر مطلبی که من به پناه امام زمان علیه السلام رفتم، در هر مشکلی که به ساحت ولایت آن حضرت پناه بردم، آن بزرگوار به اذن خدا، حفظ و نگهداری کرد. پناه بردن به او، عین پناه بردن به خدا است، زیرا که خدا او را پناهگاه ما قرار داده است. به شما هم توصیه می ‌کنم در هر مشکلی، اگر متوسل به ولیّ وقت شوید، ولیّ وقت، به اذن الله تعالی، حلّ آن مشکل می ‌کند، و گره گشایی می ‌فرماید، در تمام مراحل، در خطئات و خطرات، مادی و معنوی، اصلاً خدا او را برای این کار گذاشته است. هرکس که در دژ ولایت او وارد شد، شیطان کوچک‌ تر از آن است که بتواند او را در ارکان و اصول و حقایق انسانی منحرف کند. نوع انحرافات برای انقطاع از مقام ولایت ولی عصر علیه السلام است.
(سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، شب اول ماه رمضان1390قمری)

  • ۰
  • ۰


مرحوم آیت الله شیخ در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال1390قمری می فرمود:
مکان‌هایی که می ‌شود امام زمان علیه السلام را پیدا کرد کجاست؟ معلوم است، امام زمان علیه السلام که به سینما نمی‌ رود، امام زمان که به ... نمی‌ رود. امام زمان علیه السلام قطعاً و یقیناً حرم سیدالشهداء علیه السلام می‌رود. حرم امیرالمومنین علیه السلام، حرم امام رضا علیه السلام، حرم موسی بن جعفر علیه السلام، سامرای شریفه، سرداب مطهر، عرفات در روز عرفه، حائر امام حسین علیه السلام در روز عرفه برای زیارت عرفه، مسجد کوفه، مسجد سهله، حرم حضرت معصومه علیهاالسلام، بقاع متبرکه معصومین و معصوم ‌زادگان، این‌ها مکان ‌هایی است که حضرت تشریف می برند. تو را به حقّ خدا، خودت کلاهت را قاضی کن، نمی ‌خواهد به من بگویی، خودت قضاوت کن، ببین چطوری هستی. آیا شده است که یک سفر به مشهد بروی، به عنوان این‌که شاید گم شده خود را در حرم جدش امام رضا علیه السلام ببینم. آیا شده است؟ به این فکر افتاده اید؟ یکی از مکان‌ هایی که می ‌شود او را پیدا کرد مشهد است. آن ‌قدر حضرت را در حرم امام رضا علیه السلام، در رواق‌ های حرم، در خیابان مشهد، در دو فرسخی مشهد، بالاسر، پایین‌ دست مشهد، دیده اند. در خود خیابان مشهد، در چهار باغ و خیابان نادری حضرت را دیده‌اند. آن حضرت را به لباس عربی، به لباس آخوندی، به لباس ‌های عادی دیده اند. آن حضرت به زیارت امام رضا علیه السلام می ‌آید. چطور شد تو که شیعه هستی، علاقه داری، اگر پول به دستت برسد و بتوانی، خودت را به حرم امام رضا علیه السلام می رسانی، می ‌گویی11 ذی العقده روز ولادت حضرت است، 23 ذی العقده روز زیارتی حضرت است، بروم زیارت کنم. آن‌ وقت امام زمان علیه السلام میل ندارد به زیارت جدش بیاید؟ او که به پول، گذرنامه، قطار، هواپیما و ... نیاز ندارد. پا را از این‌جا برمی‌ دارد و پای دیگر را مشهد می ‌گذارد. نکته حساس این‌جاست. نمی ‌گویم شما به زیارت امام رضا علیه السلام نرفته یا نمی‌ روید. امّا یک نوبت شده به این قصد، یعنی قصد پیدا کردن و دیدن گم شده، به زیارت حرم امام رضا علیه السلام بروی؟ اگر رفته‌ای خوشا به حالت. بنده هم از تو التماس دعا دارم. محال است کسی این ‌طور سلسله جنبانی کند، کسی این‌طور در مقام باشد و گوشه ابرویی به او نشان ندهند، محال است. اگر در این وادی بیافتی و سوزت بگیرد، چیزها می ‌فهمی. اگر دنبال امام زمان علیه السلام افتادی، بالاخره می ‌رسی! اگر در سوز و گداز شدی، عاقبت، این محبّت، تو را پیوند می‌دهد. عاقبت، تو را می ‌کشاند. حالا چطوری و چطور، دیگر بحثِ آن مقتضی گفتن نیست. یک سفر نشده است که ما به خیال و هدفِ پیدا کردن گم شده خود به مکه برویم. جون از مسلمّات است که آن حضرت همه ساله روز عرفات را به عرفات تشریف می ‌آورند، این امر، قطعی است. در نزد بزرگان مسلّم و قطعی است که حضرت روز عرفه به زیارت امام حسین علیه السلام هم می ‌روند، زیرا زیارت عرفه سیدالشهداء علیه السلام هم خیلی مقام دارد. آیا شده است که یک سفر به مکه بروید به این قصد که آقای خودم را در عرفات ببینم و چشم‌های من به صورت او بیافتد؟ خواه بشناسم و خواه نشناسم. چون افتادن چشم به صورت حضرت اثر دارد، خواه بشناسی و خواه نشناسی. اصلاً دیدن آن جمال دل‌آرا، و متّصل شدن شعاع چشم ما به آن رخ زیبا، یک اثری در ما دارد.
(سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، جمعه 7 ماه رمضان1390قمری
  • ۰
  • ۰



مرحوم در سخنرانی خود در مسجدالنّبیّ قزوین، در دهم ربیع الاوّل سال1382قمری(1341 شمسی) می فرمود:
این دعایی است که امام صادق علیه السلام در ماه رمضان در شب بیست و سوم می‌خواندند و دستور داده‌اند که بخوانید. در «مفاتیح الجنان»، حاج شیخ عباس نوشته؛ در «زاد المعاد» علامه مجلسی نوشته و در سایر کتب ادعیه هم آمده است:
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
از من بشنوید؛ در دعای قنوت نمازهایتان این دعا را بخوانید و ترک نکنید. به خود صاحب الزمان علیه السلام قسم، بی‌جهت نیست که می‌گویم. «الْمُصَلِّی‏ مُنَاجٍ‏ رَبَّهُ». در نماز، نمازگزار با خدا خلوت کرده و نجوا می‌کند و سر به گوشی حرف می‌زند. نماز، موقعی است که بنده را در دربار کبریائیّت خدا بار می‌دهند. این‌جا حرف‌ها را خوب می‌شنوند و زود می‌شنوند. لذا شیطان دائماً در نماز انگولک می‌کند و فکر آدم را به این طرف و آن طرف می‌اندازد و اغوا می‌کند. به قدری که شیطان در نماز فکر ما را اغوا می‌کند، در هیچ موقعی این قدر اغوا نمی‌کند، چون او می‌فهمد که الآن نمازگزار در دربار کبریای خداست. در موقعی که به درگاه کبریائیت خدا حاضر می‌شوید، دعا کنید بر سلامتی امام زمان علیه السلام. خیلی اثر دارد. خیلی خاصیت دارد. بی‌خود نمی‌گویم و حدس و تخمین نیست. بیایید در میدان، تا بفهمید چه خبر است. «حلوای تن تنانی؛ تا نخوری ندانی.» یک قدم در راه بیایید تا بفهمید چه خبر است. بر سلامتی حضرت دعا کنید. در قنوت نمازتان این دعا را ترک نکنید و بخوانید. خدا زودتر اجابت می‌کند.
(سخنرانی های مسجد النّبیّ قزوین، 10ربیع الاوّل1382قمری، 20/5/1341)

  • ۰
  • ۰


مرحوم در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال1390قمری می فرمود:
در عین این ‌که آن حضرت غائب است، ولی این را بدانید خدای متعال به صرف احادیثی که در کتب نوشته ‌اند، مرکّبی روی کاغذهایی ثبت شده است، به صرف این، خدای متعال این مذهب را نگه نداشته است. گاه ‌گاهی گوشه ابرویی می ‌نمایاند. ابر همه جا را گرفته است و درست است، آفتاب پشت ابر رفته است، اما گاهی هم یک گوشه‌ ای و روزنه ‌ای باز می ‌شود، یک تکّه ابر جدا می ‌شود، یک شعاعی از آن آفتاب می‌ افتد، گاهی از مشرق، گاهی از مغرب، گاهی از مرکز. همه را به کنایه می‌ گویم.
افق شرقی و غربی و شمالی و جنوبی، همه غرق ابر است. کنار دریای مازندران هستی، بخارها به هوا رفته است، ابر شده است و تمام آفاق آن‌جا را گرفته است. اگر یک سال همین‌طور بماند، ممکن است بچه ‌ای که تازه به دنیا آمده است، وجود آفتاب را قبول نکند، چون آفتاب را نمی ‌بیند، نمی ‌تواند تشخیص بدهد که آفتاب چیست. ممکن است هیچ وجود آفتاب را قبول نکند. برای این‌که این‌طور نشود هر یک مدتی یک گوشه ابر سوراخ می ‌شود، به قدر یک روزنه ‌ای، آفتاب از آن‌جا شعاع را می‌ اندازد که بدانند آفتاب هست. چند نفر آفتاب را ببینند. به صرف این‌که پدران ما گفته ‌اند آفتابی پشت این ابر است و یک وقتی هم ابرها برطرف خواهد شد، آفتاب نمایان می ‌شود، به صرف این نباشد. گاهی هم گوشه و کنار شعاعی از این آفتاب بیافتد و این شعاع که می ‌افتد نمی ‌دانی چه ولوله‌ای راه می ‌اندازد. یک وقت این شعاع بر سر یک پیرزنی می ‌افتد، پیرزن داد می‌ زند که آی بچه‌ها بیایید که آفتاب آمده است. بچه‌ها می ‌آیند و آفتاب را می ‌بینند. آن ‌وقت بچه‌ها در کوچه و بازار و این‌ طرف و آن ‌طرف داد و فریاد می ‌کنند، آفتاب هست، آفتاب رنگش این است، آفتاب طلوع می‌ کند، یک وقت می ‌بینی شهر را سه تا بچه و یک پیرزن تکان می ‌دهند. دو دقیقه آفتاب از روزنه به خانه پیرزن افتاده است.
آفتابِ ولایت امام عصر علیه السلام هم این‌چنین است، این‌طور نیست که در ابر مطلق برای همه و همه وقت باشد، این ‌طور نیست، گاهی هم به بنگاه فقیری می ‌تابد. این شاه قدم به بنگاه فقیری هم می ‌نهد. این آفتاب گاهی هم شعاعی به خانه پیرعجوزی می ‌اندازد. گاهی رخ جلوه می کند و می‌ رود. گاهی از این گوشه و گاهی از آن گوشه. گاهی به نگاهی یک دلی را شاد می‌کند.
10 هزار حدیث در مورد حضرت هست، امّا این 1100 سال همه ‌اش به صرف احادیث مکتوبه روی کتب و گفتن گویندگان، مذهب شیعه باقی نمانده است. هر یک مدتی از یک گوشه ‌ای، یک گوشه ابرویی نمایانده است، یک شعله ‌ای را برپا کرده است و مشتعل کرده است، و این شعبه لهیب انداخته است، این‌ طرف، آن‌ طرف، این‌ طرف، آن‌ طرف، باز بعد از مدتی از یک گوشه دیگری یک شعله دیگر راه انداخته است. شیخ مرتضی انصاری یکی از آن شعله ‌های کوچک بود، از آن جرقه‌ های کوچک بود.
(سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، روز 29 ماه رمضان1390قمری)
:pray:
  • ۰
  • ۰



مرحوم در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال1390 قمری می فرمود:
ماه مبارک رمضان است، آیا ارحام فقیرت را به خانه‌ات آوردی؟ به آن‌ها افطاری دادی یا نه؟ اگر دادی خوشا بر احوالت. آیا ارحام فقیرت را دعوت کردی؟ یک سحری به آن‌ها اطعام کردی یا نه؟ اگر کردی خوشا بر احوالت. آیا یک کیسه برنج، یک مقدار روغن، در خانه برادرزاده فقیرت و خواهر زاده فقیرت و قوم و خویش فقیرت بردی یا نه؟ اگر بردی خوشا بر احوالت، اگر نبردی وای بر تو! «إِنَّ الرَّحِمَ مُعَلَّقَةٌ بِالْعَرْش». رحم یک حقیقت ملکوتی دارد، او به عرش خدا آویخته است، اگر به او نرسی، در این باره به خدا شکایت می‌کند، خدا عمر آن کسی‌که قطع رحم کرده است کوتاه می ‌کند. دو چیز عمر را طولانی می ‌کند: یکی صله رحم است؛ خبرگیری و کمک کردن به او. تو هر شب پلو می ‌خوری با کباب و گوشت جوجه، آن‌وقت قوم و خویش‌های فقیرت، این بیچاره‌ها روزه‌گیر هم هستند، پنج سیر گوشت نمی ‌توانند بخرند تا یک آب ‌گوشتی کنند و سحر بخورند، تو چطور مسلمانی هستی؟ چطور شیعه علی هستی؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: چگونه من با شکم سیر بخوابم، حال آن ‌که در حجاز یا یمامه یک شکم گرسنه باشد؟! اسم خودم را امیرالمومنین بگذارم و در سختی‌های زندگی با آن‌ها شریک نباشم.
ای شیعه علی! چطور تو می‌توانی شب بخوری و سحر و افطار و فیما بینهما، از این اذان شروع می کنی و به آن اذان ختم می ‌کنی! یک نوبت مفصّل این‌قدر می ‌خوری و خویشان فقیری داری که بوی طعام به آن‌ها نرسیده است. جواب خدا را چه خواهی داد؟ عاقّ علی علیه السلام است کسی‌که رحمش را قطع کند.
اگر تا امروز که بیست و یکم ماه رمضان است نشده است که از ارحام خود خبر بگیرید، از امروز در این مقام برآیید، هرکدام از شما به مقدار توانایی و قدرتی که دارید، قدرت مالی، قدرت خوارو باری، قدرت ‌های دیگر، در این 9 روز آینده، از ارحام خود خبر بگیرید، به خانه آن‌ها بروید و یک آب گرمی افطار کنید، پنجاه تومان به او بده، برو به خانه آن‌ها و یک افطاری و یک پیت روغن به او بده، یک کمکی در زندگی او بکن، خدا را خوش نمی ‌آید که تو روزه‌دار و او هم روزه‌ دار باشد، تو غرق در نعمت‌ها باشی و او خوراک افطار و سحر خود را نداشته باشد.
امیرالمؤمنین علیه السلام در وصیّتش فرمود: «انْظُرُوا ذَوِی أَرْحَامِکُمْ فَصِلُوهُمْ یُهَوِّنِ اللّه عَلَیْکُمُ الْحِسَاب‏» صله رحم کنید، حساب روز قیامت شما آسان خواهد شد. بابا حسن و حسین، بچه‌های من، آهای بچه‌هایِ 1340 سال بعد که می‌آیید، به شما دارم می‌گویم من که پدر شما هستم، می ‌گویم صله رحم کن، برو از برادر ضعیفت ، برو از خواهر زاده و برادرزاده و قوم و خویش ‌های نسبی، مخصوصاً ذوی الارحامِ نسبی خبر بگیر، به آنها رسیدگی کن.
(سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، روز 21 ماه رمضان1390قمری)

  • ۰
  • ۰



مرحوم در سخنرانی خود در مسجد جمعه اصفهان، در سال 1392 قمری می فرمود:
امروز هر جا منبر بروم، فریضه لازمه خودم می‏دانم که راجع به امام‏زمان علیه السلام صحبت کنم. زیرا که به عقیده من، غریب ‌ترینِ دوازده امام، امام‏زمان علیه السلام است. با این‌که امام حیّ ماست، با این‌که ولیّ امر خداست و اکنون سر سفره او هستیم «وَ بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الأرضُ وَ السَّماءُ»، آن ‌قدری که باید برای او شعار داده شود، آن ‌قدری که او باید در دل‌ ها بیاید و در مغزها و فکرها متمرکز بشود، آن‌قدرها نمی ‏شود. و این بزرگترین غربت برای آن حضرت است، و در معنا ندای «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُـرُنِی وَ هَل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عَنِّی» او بلند است. من فریضه لازمه خودم می ‏دانم، به همان مقدار اندکی که بلد هستم و با زبان الکنی که دارم و با کمیِ ‏لیاقتی که دارم و متناسب با افکار اکثریت شنوندگانم، برای او داد بکشم و برای او فریاد بزنم.
(سخنرانی های مسجد جمعه اصفهان، سال 1392 قمری، مجلس اوّل)

  • ۰
  • ۰

امام زمان علیه السلام، در مجالس عزای امام حسین علیه السلام تشریف ‌فرما می ‏شود، اگر ...

مرحوم در سخنرانی خود در مسجد جمعه اصفهان در سال 1392 قمری می فرمود:
امام زمان علیه السلام، مخصوصاً در مجالس عزای امام حسین علیه السلام تشریف ‌ فرما می‏ شود. البته در آن مجلسی از عزای امام حسین علیه السلام که سه شرط در آن باشد:
شرط اول: بانی، نظرش فقط و فقط تسلاّی قلب حضرت زهراء علیهاالسلام باشد. هیچ هوی و هوس دیگری، هیچ هدف دیگری غیر از تسلیت و تسلاّی خاطر حضرت صدّیقه علیهاالسلام نداشته باشد.
رکن دوم: مستمع که در آن مجلس می ‌رود، فقط به منظور تسلاّی خاطر حضرت زهراء علیهاالسلام و امیرالمؤمنین علیه السلام و پیغمبر صلّی الله علیه و آله برود، و هیچ هدف دیگری نداشته باشد.
رکن سوم: خواننده، خواه واعظ باشد، خواه روضه ‌خوان و مرثیه ‌خوان، یا مداح یا نوحه ‌خوان باشد، او هم هیچ غرضی جز عرض ارادت به ساحت امام حسین علیه السلام و تسلاّی قلب پیغمبر صلّی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهراء علیها السلام نداشته باشد.
اگر این سه رکن در مجلسی پیدا شد، می‏ خواهد غوغا و پرجمعیت باشد، می ‌خواهد جمعیتی ‏اندک داشته باشد، در این‌گونه مجالس گاهی به نگاهی دلی را شاد می ‏کند. گاهی این سلطان حقیقی به بنگاه آن درویش می‏ رود. گاهی از روزنه آن خانه، آفتاب جمالش را متلألأ می ‏کند. این مطلب را که می ‏گویم، دیده شده است که می ‏گویم. لفظ نمی ‏گویم. به احتمال و به خیال و به توهّمات و به نقل‌های پوسیده این و آن، اتکاء نمی ‏کنم. دیده شده است که در مجلس عزای امام حسین علیه السلام آمده و گریه کرده ‏است.
(سخنرانی های مسجد جمعه اصفهان، 1392 هجری قمری، مجلس ششم)

  • ۰
  • ۰



مرحوم در سخنرانی خود در مسجد سیّد اصفهان در ماه رمضان 1392 هجری می فرمود:
ای پیر و جوان! اجمالاً به شماها عرض می‌کنم: شما صاحب دارید! امام دارید! امامتان روی همین زمین است! امامتان به شما توجّه دارد. بی‌خود نمی‌ گویم! اگر خلاف این بود، روز قیامت در محضر پیغمبر صلّی الله علیه و آله گریبان مرا بگیرید و بگویید: چرا بی ‌خود گفتی؟ من که نیامده‌ام شما را اغوا کنم. من نیامده‌ام شما را گمراه کنم. گمراه شدن شما و یک ناحقّی را گفتن، چه نتیجه دنیوی برای من دارد؟ به من پول می ‌دهد؟ به من آقایی می ‌دهد؟ به من نان می ‌دهد؟ پس بدانید که این سوزهای من، این حرف‌ هایی که می‌زنم، یک پایه و مایه و اساس دیگری دارد. روز قیامت در مقابل پیغمبر صلّی الله علیه و آله گریبان مرا بگیرید؛ اگر این حرف ‌هایی که می ‌گویم، خلاف واقع بود، آن جا بگویید: شیخ! چرا تو ما را گمراه کردی؟
شما امام دارید! امام شما اگر نسبت به شما مهربان ‌تر از امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت به شیعیان زمانش نباشد، مهربانی ‌اش کمتر نیست. امام شما، اگر نظر لطفش به شیعیان و رعیّتش، بیشتر از آن یازده امام علیهم السلام دیگر نباشد، قطعاً کمتر نیست. و من یقین دارم که امام زمان علیه السلام به شما شیعه‌ ها نظر دارد؛ همین ‌هایی که هستید! مگر شیعیان بقیه ائمه علیهم السلام، همه سلمان بودند؟ مگر همه‌ شیعیان، معصوم بودند؟ مگر همه‌ آن‌ها عادل بودند؟ آن ‌ها هم مثل شما بودند! البته هم عادل و هم فاسق بین آن ‌ها بوده است. هم تالی تلو عصمت داشتند، و هم بین آن ‌ها کسانی بوده ‌اند که فضولی ‌هایی می‌کردند.
من نمی ‌خواهم روایات آن را ذکر کنم، چون گفتنش خطرناک است و الاّ برای شما می ‌گفتم! بروید حالات شیعیان عصر ائمه علیهم السلام را نگاه کنید. آن ‌ها مثل شما بودند و شما هم مثل آن ‌ها هستید؛ بلکه به حکم روایات از یک جهت، شما بر آن ‌ها ترجیح دارید. زیرا آن ‌ها در زمان حضور ائمه علیهم السلام بودند و گاهی با نگاهی به صورت آن‌ ها دلشاد می ‌شدند. امّا شما در زمان غیبت امامتان هستید. شما بچّه ‌هایی هستید که پدرتان از جلوی چشمتان، مسافرت کرده است و او را نمی ‌بینید. امّا آن ‌ها پدرشان، بالای سرشان بود؛ از این جهت شما را بر آن ‌ها مقدّم داشته ‌اند.
(سخنرانی مسجد سیّد اصفهان، 1392 قمری، شب 28 ماه رمضان)

  • ۰
  • ۰



مرحوم در سخنرانی خود در مسجد جمعه اصفهان در سال 1392 قمری می فرمود:
از من می‌پرسند چه ذکری، چه وردی، چه دعائی، چه ختمی بخوانیم که خدمت امام زمانمان علیه السلام برسیم؟ من نمی ‏گویم دعاها را نخوانید، بلکه همه دعاهای وارده را بخوانید، امّا مخصوصاً یک زیارت و یک توسّل را ترک نکنید.
چند روز پیش به بعضی از آقایان محترم طلاّب علوم دینیّه عرض کردم، حالا به همه شما می ‏گویم: یک زیارت و یک توسّل است که تعطیل نکنید. همه زیارات امام زمان علیه السلام را بخوانید، دعای ندبه را بخوانید، امّا زیارتی است، و آن زیارتِ «سلامٌ عَلَی آلِ یس! السَّلامُ عَلَیکَ یا داعِی الله وَ رَبّانی آیاته» می باشد که مرحوم حاج شیخ عباس قمی ‏رضوان الله علیه در جزء زیارات امام ‏زمان علیه السلام در مفاتیح نقل کرده و علامه مجلسی، در کتاب مستطاب «تحفه الزائر» آورده است. این زیارت را بخوانید. این‌که می ‏گویم این زیارت را بخوانید، همین ‌طوری روی هوی و بخار معده و خیال و توهّم نمی ‏گویم. بلکه یک چیزی هست که می ‏گویم. من به یک واسطه از کسی‌که ماموریت از ساحت مبارکش پیدا کرده است، خواندن این زیارت را برای شما نقل می ‏کنم. (خواندن این زیارت را) تعطیل نکنید، روزهای دوشنبه و پنجشنبه و جمعه بخوانید.
آن توسّلی هم که مرحوم شیخ عباس، در ذیل توسّلات نقل کرده‏است؛ یعنی « سَلَامُ اللهِ الْکَامِلُ التَّامُّ الشَّامِلُ»، این توسّل را نیز بخوانید.
(سخنرانی های مسجد جمعه اصفهان، 1392، مجلس دهم)