آغوز

طبقه بندی موضوعی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

عمرو عاص 3

#اول_شوال روز به درک واصل شدن#عمرو_بن_عاص مبارک.

پ.ن:
معاویه: ای عمرو مکار، چطور "علی" رو از چشم عرب بیندازیم؟
عمرو عاص (با خنده):بگوییم علی نماز نمی خونه!
معاویه (بعد از تأمل کوتاهی):فکر خوبیه.بنظرم میگیره.
چند سال بعد:
21 رمضان، در شام:مژده مژده،علی رو توی محراب مسجد کوفه کشتند.
-محراب مسجد؟
-بله، مسجد کوفه.
-علی؟
-خوب، بله، علی بن ابی طالب.
-علی و مسجد؟ علی و محراب؟ علی و نماز؟
(برداشت آزاد)

#محراب 
#کوفه
#مسجد
#امیرالمؤمنین 
#علی
#شایعه
#تهمت
#معاویه
#مکر
#عمروعاص
#نماز
#بی_نماز
#رمضان
#تولی
#تبری
#لعن
#ملعون
#عمروعاص
#عمرو_عاص
#عمرو_بن_عاص
#عاص_کشون
#عمروعاص_کشون

  • ۰
  • ۰

عمرو عاص 2

  • #اول_شوال به درک واصل شدن#عمرو_بن_عاص مبارک

    پ.ن
    عمروعاص،مرد تاثیر گذار تاریخ اسلام و مصر!
    در سال 41 ه‍ ق درهمین روز،عمرو بن عاص در سن 90 سالگى درگذشت. وی حاکم مصر و معاون معاویه بود.او از مشهور ترین سیاست مداران تاریخ عرب بشمار میرود. وی بعد از حاکم شدن بر مصر شهرفسطاط که بعداً به مصر و بعد به قاهره معروف گشت را تاسیس کرد.او در وقت مرگ مى گفت:چنان است که کوه رضوى را بر گردن من نهاده اند و درون پر از خار است و مرا از سوراخ سوزنى بیرون مى کنند!
    مادر اوکنیزى بود که عبد الله بن جذعان او را خرید و آزادش کرد.او به کار تن فروشی روى آورد لذا آبروى عبد الله بن جذعان را برده بود.در برخی از نوشته جات تاریخی نقل شده است که بعد از تولدش،ابولهب،امیه بن خلف هشام بن مغیره،ابوسفیان و عاص بن وائل هر کدام مجزا مدعى او شدند!آخر الامر قضاوت را بر عهده خود نابغه گذاشتند،و او هم عاص را انتخاب کرد.به او گفتند:چرا عاص را انتخاب کردى با اینکه بچه به ابوسفیان شبیه تر است؟گفت:ابو سفیان بخیل است و عاص بهتر نفقه مى دهد!عاص پدر او شد،این عاص همان کسى بود که پیامبر اسلام را اولین بار ابتر(مقطوع النسل) خطاب کرد.
    واقعه#صفین و#قرآن برسر#نیزه کردن و مرگ#مالک_اشتر و واقعه#حکمین و دسیسه او در دربار نجاشی برای بازگرداندن جعفر از کارهاى مشهور اوست.
    مسلمان شدن او بدین شکل بودکه مردم مکه پس از تلاشهای نا فرجام در محاصره مدینه، متوجه شدند که اوضاع دارد به نفع اسلام تغییر می کند.عمرو عاص به همراه اشخاصی چون خالد بن ولید و عثمان بن طلحه، قبل از فتح مکه مسلمان شدند.در زمان خلافت ابوبکر و عمر مدت زیادی در مدینه نماند،چرا که ابوبکر وی را با سپاهی برای فتح فلسطین فرستاد.روایات در مورد فتح فلسطین گوناگون هستند، اما از اکثر آنها نقش عمرو در این فتح هویدا است.وی توانست نواحی غرب اردن را نیز مطیع خود کند و درجنگهای اجنادین،یرموک و فتح دمشق نیز حضور داشت.شهرت عمرو بیشتر به خاطر فتح مصر است که گفته می شود با مسئولیت خودش سپاهی را به آنجا برد.اما احتمال زیاد این سپاه باید از عمر بن خطاب فرمان گرفته باشد و تحت نظارت وی بوده باشد.مدتی بعد لشکری به فرماندهی زبیر به کمک#عمروعاص فرستاده شد.جزئیات فتح مصر به این صورت است که در تابستان ۱۹هجری/۶۴۰میلادی لشکر یونان در هلیوپلیس شکست خوردند و در سال۲۰هجری/۶۴۱میلادی،اعراب،بابل را فتح کردند و در ۲۱هجری/۶۴۲میلادی،اسکندریه نیز تحت امر#اعراب قرار گرفت.فتح مصر توسط اعراب واقعه تاثیر گذاری بر#تاریخ #مصر بود تاجایی که فرهنگ چندهزار ساله مصرنابودشد و حتی زبان مردمانش نیز تغییر یافت.

  • #تولی
    #تبری
    #لعن
    #ملعون
    #عمروعاص
    #عمرو_عاص
    #عمرو_بن_عاص
    #عاص_کشون
    #عمروعاص_کشون
  • ۰
  • ۰

عمرو عاص 1

  • ۰
  • ۰
پرده برداشتن ازدروغ های تاریخ در باره قتل امیرالمومنین

ابن ملجم مسلمان بود یا یهودی ،ردپای عمر بن خطاب وبنی امیه در قتل امیرالمومنین علی(علیه السلام)

خیلی ها در مورد کشتن حضرت علی (علیه السلام) سعی کردند ازجمله ابابکر ،عمر،عثمان وخالدبن ولید(لعنةالله علیهم) ولی موفق نشدند.

اما اشقی الاشقیاء ابن ملجم (لعنةالله علیه) در 19ماه رمضان در محراب مسجدکوفه در حالیکه مولا در حال نماز بودن به سر مبارک آن حضرت با شمشیر ضربتی وارد ساخته که آن حضرت در اثر آن در روز 21 رمضان به شهادت رسیدند. حال ما در این نوشتار در مورد ترور آن حضرت مختصری بررسی میکنیم .

اولین مطلب در مورد دروغ وکذب بودن این داستان پردازی تاریخی است که سه نفر ازخوارج در کنار خانه کعبه هم قسم شدند زعماء مسلمین را که باعث فتنه وجنگ شدند یعنی امیرالمومنین (علیه السلام)و معاویه و عمروعاص(لعنةالله علیهما) رابه قتل برساند.که معاویه مجروح شد وعمروعاص کس دیگری رابه نماز فرستاد وکشته شد.

این مطلب از دروغ های بنی امیه و خدعه های عمروعاص بود که آن زمان شایعه کردندوهدفشان انکارومحوکردن اشتراک معاویه وعمروعاص در قتل امیرالمومنین(علیه السلام) بود ونیز ترس از عکس العمل اصحاب آن حضرت در خونخواهی وانتقام گیری داشتند لذا این روایت دروغین را ساختند والا چطور میشود آن دو کشته نمی شوند وفقط امیرالمومنین(علیه السلام) به شهادت میرسد!!! وابن ملجم هیچ اشاره ای به اجتماع سه نفره شان نمیکند!!!!

در حالیکه صحیح این است که:

بعد از آنکه درجنگ صفین با خدعه حکمیت عمروعاص ،معاویه جان سالم به در برد وبعداز گذشت مدتی از آن امیرالمومنین (علیه السلام) برای بیرون کردن معاویه ازشام قصد جنگ با اوراکردو مردم عراق را به این کار تشویق کرد و لشکر وسلاح وامکانات لازم را فراهم کرد(همانگونه که بعد از شهادت آن حضرت امام حسن_علیه السلام_ به جنگ معاویه رفت)

معاویه برای فرار از جنگ با آن حضرت که این بار دیگر شکست میخورد فکر ترور آن حضرت را کردند لذا اموال زیادی جهت این کار به کوفه برای بعضی ازاصحاب امیرالمؤمنین(علیه السلام)که ایمان ضعیفی داشتندجهت تطمیع آنان فرستادومعاویه می گفت من بعداز جنگ صفین با علی علیه السلام بدون لشگر ومهمات جنگیدم.عمروعاص زمانیکه حاکم مصر شد ومحمد بن ابی بکر رابه شهادت رساندابن ملجم در لشکراو بودپس از اودرخواست کرد امیرالمومنین(علیه السلام) رادر حال نماز در مسجد کوفه به قتل رساند ابن ملجم با این پیشنهاد موافقت کرد ومال کثیری از او در یافت کرد. به کوفه آمد وبر قبیله بنی مراد وارد شد وآنها از سخنان وحرکات واعمال او برای امیرالمومنین(علیه السلام) از سوی این غریبه احساس خطر کردند اورا گرفتند ونزدآن حضرت آوردند وماجرا را برای مولا نقل کردند ومولا ازاو سئوال هایی کرد ومتوجه شد این همان قاتل اوست ولی اورا به خاطر جرمی که مرتکب نشده آزاد کرد وبعد ابن ملجم از سوی عمروعاص خودش را به اشعث معرفی کرد اشعث اورا همراه شبیب بن بجر به خانهء فاحشه کوفه قطامه برد آن زن به آنها شراب دادخوردند ولباس حریر که برمرد حرام است برتن آنها کردو ابن ملجم صدهزار درهم که عمروعاص به او داده بود را به قطامه داد وتا صبح کناراو بود وقطام مهریه عقدش راقتل امیرالمومنین علیه السلام قرار داد وابن ملجم صبح با شبیب و وردان به سرپرستی اشعث اقدام به قتل امیرالمومنین (علیه السلام) کردند . اشعث قبل از این مولا را تهدید به مرگ کرده بودوهمچنین امام صادق (علیه السلام) فرمودند:همانا اشعث در قتل امیرالمومنین(علیه السلام) شریک است ودخترش جعده به امام حسن (علیه السلام) سمّ داد وپسرش محمد در قتل امام حسین(علیه السلام) شریک بود.

دروغ دیگر ((ابن ملجم که بود))

اینکه در مورد ابن ملجم دروغ ساختند که او از خوارج بود خیلی اهل عبادات وقرآن ونمازو ....بود

بدانید که ابن ملجم اصلا اهل کوفه نبود ونه ازخوارج ودرهیچ جنگ جمل وصفین و نهروان حضور نداشت و اولین بار که در کوفه آمد مهمان قبیله بنی مراد بود ونه اینکه مرادی باشدو قبیله بنی مراد اورا نزد مولا آوردند ومولا به او گفت بنشین . مدتی در چهره او نگریست و بعد فرمود از توسئوال هایی می پرسم پاسخ بده واز او قسم گرفت وبعد پرسید آیا تو در بین کودکان گدایی نمی کردی ودر بین آنها به پستی نبودی که هر وقت میامدی تورا میدیدند میگفتند پسر زن سگ چران آمد؟

جواب داد: آری به خدا.

آیا بر مردی (خضرنبی) نگذشتی ودر تو نظر کرد وبه تو گفت یا اشقی الاخرین چه کسی ناقه ثمود را پی کرد(سربرید)؟ جواب داد: آری.

مولا پرسید: آیا مادرت به تو نگفت به تو بار دار شد در زمانیکه حائضه بود؟ پس او را چیز اندکی میدانست. جواب داد : آری آن را به من گفت . اگر تو چیزی را کتمان میکردی منهم این منزلت را پنهان میکردم. پس مولا به اوفرمود بایست . پس ایستاد سپس فرمودند: شنیدم از رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)فرمود همانا قاتل تو شبه یهود است بلکه یهودی است.

امام به ابن ملجم فرمودند: نمی بینم تورا مگر از بدترین خلایق خداوند.

وابن ملجم از فرزندان کشنده وذبح کنند شتر صالح در قوم ثمود بود.

توجه کنیداصلا آن ملعون قبل از این با مولا ملاقاتی نداشتند و این حرفها تمام این عبادات ظاهری که از او نشان دادند دروغی وکذب بنی امیه است که متخصص در دروغ پردازی بودند.

ابن ملجم یهودی زاده ولدزنا وازنیروهای بنی امیه واهل مصروفاسق فاجر کافر دنیا پرست بود.

عمر و ابن ملجم(لعنة الله علیهما)

در زمانیکه عمار یاسر وعده ای امثال او گفتند: اگر عمر بمیرد ما با علی (علیه السلام) بیعت میکنیم. عمر تهدید کردوگفت : همانا بیعت با ابابکر خطایی بود که خداوند مسلمین را از شرآن نگهداشت واگر دوباره خواست تکرارشود آن شخص را بکشید.

همچنین عمر به دشمنان اهل بیت از امویین و اعراب و منافقان مدینه سرزمین هایی را بخشید بدین جهت که امام علی (علیه السلام) واولادش هرگز به خلافت نرسند واو عمروعاص را به مصر فرستاد و دستور داد ابن ملجم را معلم کودکان مصر قرار دهد .

رسول خدا در مورد عمروعاص ومعاویه فرمودند:آن دو هرگز برحق جمع نمیشوند وهرگاه آن دو را کنار هم دیدید آن دورا ازهم جدا کنید. وجای تعجب نیست که عمر بن خطاب آن دو را دردو ولایت کنار هم مصر وشام حاکم کرد ومخالفت رسول خدا را کرد تا آنها با همکاری هم فتنه ها اعمال شیطانی کنند بزرگان دین را بکشند وبه انحراف بکشند.

ترجمه و اقتباس از کتاب صحابه قتلوا انبیاء و اوصیا / نوشته : دکتر نجاح طایی
  • ۰
  • ۰



آیت الله وحید خراسانی:

مردی با خنجر خون‌آلود از خرابه بیرون آمد، مردم ریختند در خرابه، دیدند یکی در خاک و خون دست و پا می‌زند. مرد را با خنجر خون‌آلود گرفتند. گفتند: تو در این خرابه چه می‌کردی؟ گفت: در این خرابه این مرد را کشتم. بردند با خنجر خون‌آلود در محضر امیر المؤمنین؛ اقرار کرد: یا علی! کشتم این مرد را. دستور داد ببریدش برای قصاص. تا بردند یکی دوان دوان آمد، گفت: دست نگه دارید. شمشیر را متوقف کردند که گردنش را بزنند. گفت: قاتل منم؛ او را به ‌خطا گرفتید. مردم وا ماندند؛ او می‌گوید: من قاتلم؛ این می‌گوید: من قاتلم. برگشتند، هر دو را آورند در محضر امیرالمؤمنین.

خود سیر مطلب حکمتی دارد، خودتان دقت کنید! بعد که آوردند... مسئله دو اقرار؛ هر دو اقرار متنافیین؛ هر دو اقرار علی النفس؛ مورد اقرار یکی. این معضله چه جور باید حل بشود؟

آن کسی که باب مدینه‌ی علم است به اتفاق عامه و خاصه، گفت: هر دو را ببرید نزد فرزندم حسن بن علی، تا او نظر بدهد.

کسی که امیر المؤمنین، ‌مرجع اولین و آخرین، به او ارجاع بدهد، باید فهمید او کیست!
  • ۰
  • ۰

 

  • سه تا روئت هلال ماه است که برامون خیلی مهم است:
    1.رویت هلال ماه رمضان
    2. هلال ماه شوال
    3. هلال ماه ذی الحجه

     
  • "اَللّهُمَّ اِنّى اَفْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِکَ" چون سوم کلمه آن افتتح است اسم این دعا افتتاح است.
    افتتاح به معنای گشودن و باز کردن و آغاز کردن است.
    در دعای ندبه که از امام صادق ع است داریم: "للَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى مَا جَرَى بِهِ قَضَاؤُکَ"
    فرق دعای ندبه و دعای افتتاح در باب حمد است.
    سوره حمد یک طرف، کل قرآن یک طرف.
    چون سوره حمد دو مرتبه نازل شده است.
    از لحاظ کیفیت نزول وحی که بر قلب پیامبر نازل شده است.
  • ۰
  • ۰


 

  • دعا کردن دو قسم است:
    برای درک ثواب است که ده درجه به او ثواب میدهند.
    برای تفهم دعا بخواند که انگاه بی حساب ثواب میدهند.
     
  • دعای افتتاح از دو لب مقدس بقیه الله خارج شده است.
    دعای ابو حمزه ثمالی از دو لب امام زین العابدین شنیده شده.
     
  • دعای سحر که با اللهم انی اسئک... شروع میشود و در رادیو و تلویزیون به عنوان تایمر معکوس تا زمان صبح پخش می شود در واقع از امام رضا ع و همین طور باقر العلوم ع نقل شده است و اتفاقا تاکید داشتند که به همه کس این دعا را یاد ندهید که از مخزون اسرار اهل بیت است، اما پخش عمومی آن چندین سال است که باب شده است.
  • ۰
  • ۰

دعای شریف افتتاح از جمعه ادعیه‌ای است که قرائت آن در لیالی ماه مبارک رمضان سفارش شده است. این دعا همچنین در زمره ی نیایش هایی است که از ناحیه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف صادر شده و منسوب به وجود نازنین آن حضرت است.

امام زمان(عج):

دعای افتتاح را در هر شب ماه رمضان بخوانید، زیرا ملائکه به آن گوش فرا می‌دهند و برای خواننده آن، طلب مغفرت می‌کنند.


دانلود کتاب (حجم: 1.2MB)

 



منبع: besuyezohur.ir

  • ۰
  • ۰


تفسیر دعای صنمی قریش از زبان ابراهیم ابن علی عاملی کفعمی 
 
کفعمی رحمه الله علیه ذکر کرده که: این دعا (صنمی قریش ) از پوشیده ترین اسرار واز پر فضیلت ترین اذکار است. امیر المومنین در شب و روز و دروقت سحر بر این دعا مواظبت داشت.
و ضمیربکار رفته درجبتیها و طاغوتیها و افکیها به  کلمه قریش بر میگردد.
و هرکس انها را جبتیهما و طاغوتیهما و افکیهما  به منظور مثنی (دوتا) بخواند درست نیست و اشتباه می خواند زیرا اگر ضمیر در لغت به جبتی الصنمین و طاغوتیهما و افکیهما برگردد درست نیست زیرا این منظور امیرالمومنین نمی باشد و منظور و مراد ایشان لعن دو بت قریش (ابا بکر و عمر لعنت الله علیهم ) است.و از اینکه ان دو بت رابه  جبت وطاغوت و افک وصف کرده  به جهت بسیاری فسادشان و زیاد بودن عناد و لجبازی و دشمنیشان بوده است. و اشاره به باطل کردن واجبات اللهی و جلوگیری کردن از اجرای احکام رسول خدا( صلی الله علیه و اله و سلم )و ان دو بت خود فحشا و منکر می باشند . و شارح این دعا اسعد ابن عبدالقاهر در کتاب( رشح البلاء ) در شرح این دعا می گوید :
دو بت ملعون(ابا بکر و عمر) همان فحشا و منکر هستند واینکه امیرالمومنین علیه السلام انها را به جبت و طاغوت تشبیه کرده به خاطر دو دلیل است . یکی اینکه منافقین در اوامر و نواهی و دستورات غیر مشروعه از ان دو تبعیت می کنند . و از این جهت برائت از انها واجب است که خداوند تعالی فرموده:
(فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏...بقره ایه256)

و دردعا جایی که فرموده :اللذین خالفا امرک اشاره به ایه قران دارد (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ..... .نساء ایه 59)
پس ان دو مخالفت کردند با خدا و رسولش در باب وصی و جانشین پیامبر بعد از اینکه نص خدا و رسولش را در این موضوع شنید ند.و در این راه گمراه شدند و گمراه کردند و هلاک شدند و هلاک کردند.

و منظوراز انکرا وحیک  در دعا اشاره به انکار سخن خداوند متعال دارد : (بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ. مائده ایه 67)

و منظور از جحدا انعامک اشاره به این دارد که خداوند متعال حضرت محمد (صلی الله علیه و اله و سلم ) را مبعوث گردانید تا رحمة للعالمین باشد و اوامر ایشان را تبعیت کنند و از نواهی ایشان دور شوند . پس اگر از انجام احکام رسولخدا (صلی الله علیه و اله و سلم) سر باز بزنند و کلام ایشان را قبول نکنند پس بدرستی که کفران نعمت ایشان کرده اند و همانگونه می شوند که خداوند سبحان می فرماید :
(کُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى‏ أَنْفُسُهُمْ فَرِیقاً کَذَّبُوا وَ فَرِیقاً یَقْتُلُونَ.مائده ایه 70)
و اما منظور از عصیا رسولک اشاره به این کلام رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم )دارد که فرمود: یا علی من اطاعک فقد اطاعنی و من عصاک فقد عصانی. یعنی اینکه ای علی هر کس از تو اطاعت کند ازمن اطاعت کرده و هر کس با تو مخالفت کند با من مخالفت کرده است .
و اما منظور از قلبا دینک  اشاره دارد به احکامی که در دین خدا تحریف و ان را عوض کرده اند مانند تحریم دو متعه بد ست عمر لعنت الله علیه یعنی متعه تمتع و متعه نکاح و چیزهای دیگر که در این مکان جای ذکر انها نیست.
و اما منظور از فرض غیروه تغییر فرائض  اشاره به این دارد که امیر المومنین فرمود: که پیامبر شب معراج دید که بر روی ورقی از              نوشته شده بود: افترضت محبة علی على أمتک فغیروا فرضه و مهدوا لمن بعدهم بغضه و سبه حتى سبوه على منابرهم ألف شهر
ترجمه : من (خداوند ) واجب کردم محبت علی را بر امت تو پس انها این فریضه واجب را تغییر دادند و راه بغض و دشنام به علی را برای دیگران مهیا کردند تا جایی که هزار ماه بر روی منابر دشنام و سب علی میکردند .(لعنت الله علیهم اجمعین )

و منظور از امام قهروه خود ایشان یعنی جناب امیرالمومنین می باشند . و منظور از کافر نصروه  اشاره به تمام کسانی که دشمنی علی علیه السلام کرده و با خدا و رسولش مخالفت می کنند.

و خداوند سبحان می فرماید : (لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ ......مجادله ایه 22)  

ترجمه : ای پیامبر هرگز قومی را نمی بینی که ایمان بخدا و روز قیامت اورده اند ودوستی با دشمنان خدا می کنند ........
و منظور از صادق طردوه اشاره به ابوذر رحمه الله علیه دارد که توسط عثمان لعنت الله علیه به صحرای ربذه تبعید شد.و پیامبر در حق ابوذر فرمود
 
و منظور از طرید آووه اشاره به ابن ابی عاص دارد که توسط پیامبر تبعید شد و هنگامی که عثمان ملعون خلافت را بعد از ان دو خلیفه غصب کرد به او پناه داد.

و منظور از ولی آذوه یعنی ازار و اذیت امیر المومنین علی علیه السلام است .

و منظور از منافق ولوه  اشاره به دوستی با منافقانی مانند معاویه و عمرو بن عاص و مغیره بن شعبه و ولید بن عتبه و عبدالله بن ابی سرح و نعمان بن بشیر لعنت الله علیهم اجمعین دارد.

و منظور از مومن ارجوه اشاره به اصحاب امیرالمومنین علیه السلام مانند سلمان و مقداد و عمار و ابوذر دارد که انها را یا تبعید کرده و یا به انزوا کشیدند و افراد پست را جای انها قرار دادند. در صورتی که پیامبرانها را مقدم بر دیگران میداشت . 
و منظور از حق اخفوه اشاره به فضائل امیرالمومنین علیه السلام ازجمله نص صریح پیامبر در مورد خلافت امام علی علیه السلام در روز غدیر و مانند حدیث طائر و کلام پیامبر در روز جنگ خیبر که فرمود فردا پرچم را به دست مردی میدهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند کسی که جنگنده شکست ناپذیر است و از جنگ فرار نمی کند و باز نمی گردد تا خداوند به دست او در خیبر را باز کند.
و حدیث سطل و مندیل و نزول سوره هل اتی در شان ایشان و چیزهای دیگر که مجال بازگو کردن ان در اینجا نیست .
و اما منظور از منکر آتوه  منکراتی است که آن دو ملعون بسیار زیاد بدعت گذاشتند که عدد انها قابل شمارش نیست. بطوری که عمر ملعون 70 جریان غیر مشروع را در جده به وجود اورده است و علامه قدس الله سره در کتاب کشف الحق و نهج الصدق اورده که هرکس که بخواهد اطلاع یابد به منکراتی که ان ملعونها پایه گذار ان بودند و هرچه پلیدی از اولین و اخرین انها سر زده  رجوع کند به  کتاب مذکور و یا کتابهای دیگر مانند الاستغاثةفی بدع الثلاثة و کتاب مسالب الغواصب فی مثالب النواصب و کتاب الفاضح و کتاب الصراط المستقیم و غیره که مجال نام بردن انها نیست. 

  • ۰
  • ۰

حدیث (3) حسین بن محمّد، از احمد بن محمّد، از محمّد بن عبد اللَّه کوفى، از مردى که ذکرش نموده، وى گفت خبر دار شدم که برخى از اهل مدینه حدیثى را از حضرت ابى جعفر علیه السلام روایت نموده، نزد راوى رفتم پس سراغ آن حدیث را از وى گرفتم، او مرا از ان بازداشت و ناامیدم نمود و قسم‏هاى غلیظ و سختى خورد که براى احدى نخواهد گفت.

به او گفتم: آیا این حدیث را دیگرى نیز با تو از امام علیه السلام شنیده است؟

 

علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏2، ص: 249

گفت: آرى، مردى به نام فضل آن را شنیده.

 

من به قصد او به طرف منزلش حرکت کرده وقتى به خانه‏اش رسیدم اذن گرفته و داخل شدم و از وى راجع به حدیث مزبور پرسیدم، او نیز مرا از آن بازداشت و ناامیدم کرد و با من همان رفتار را نمود که مرد مدائنى کرده بود، پس ماجراى سفر خود را به او گفته و از آنچه مرد مدائنى عمل کرده بود خبرش دادم پس به حالم رقّت کرد و گفت: آرى از حضرت ابا جعفر محمّد بن على علیهما السّلام شنیدم که از پدر بزرگوارش، از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت نمود که آن سرور فرمودند:

هنگامى که شخص به شهرى وارد مى‏شود تا زمانى که از آن جا بیرون رود میهمان هم دینان خود مى‏باشد و آنها میزبانش هستند و بر میهمان سزاوار نیست روزه بگیرد مگر با اذن میزبانانش تا طعامى برایش تهیه نبینند و به واسطه مصرف نشدنش فاسد گردد چنانچه شایسته نیست میزبانان بدون اذن میهمان روزه بگیرند تا او حیاء نکند و به خاطر موقعیّتى که میزبانان دارند از طعامى که میل دارد چشم بپوشد.

سپس به من گفت: کجا فرود مى‏آیى؟ پس به او خبر دادم.

به او گفتم و از منزلم خبرش دادم وقت صبح به نزدم آمد و خادمى که بر سرش طبقى گذارده و انواع طعامها در آن بود وى را همراهى مى‏کرد، به او گفتم: رحمت خدا بر تو، این چیست؟

گفت: سبحان اللَّه!! مگر دیروز از حضرت ابى جعفر علیه السلام حدیث مزبور را نقل نکردم، این بگفت و مراجعت نمود.