دعای شریف افتتاح از جمعه ادعیهای است که قرائت آن در لیالی ماه مبارک رمضان سفارش شده است. این دعا همچنین در زمره ی نیایش هایی است که از ناحیه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف صادر شده و منسوب به وجود نازنین آن حضرت است.
امام زمان(عج):
دعای افتتاح را در هر شب ماه رمضان بخوانید، زیرا ملائکه به آن گوش فرا میدهند و برای خواننده آن، طلب مغفرت میکنند.
دانلود کتاب (حجم: 1.2MB)
منبع: besuyezohur.ir
تفسیر دعای صنمی قریش از زبان ابراهیم ابن علی عاملی کفعمی
کفعمی رحمه الله علیه ذکر کرده که: این دعا (صنمی قریش ) از پوشیده ترین اسرار واز پر فضیلت ترین اذکار است. امیر المومنین در شب و روز و دروقت سحر بر این دعا مواظبت داشت.
و ضمیربکار رفته درجبتیها و طاغوتیها و افکیها به کلمه قریش بر میگردد.
و هرکس انها را جبتیهما و طاغوتیهما و افکیهما به منظور مثنی (دوتا) بخواند درست نیست و اشتباه می خواند زیرا اگر ضمیر در لغت به جبتی الصنمین و طاغوتیهما و افکیهما برگردد درست نیست زیرا این منظور امیرالمومنین نمی باشد و منظور و مراد ایشان لعن دو بت قریش (ابا بکر و عمر لعنت الله علیهم ) است.و از اینکه ان دو بت رابه جبت وطاغوت و افک وصف کرده به جهت بسیاری فسادشان و زیاد بودن عناد و لجبازی و دشمنیشان بوده است. و اشاره به باطل کردن واجبات اللهی و جلوگیری کردن از اجرای احکام رسول خدا( صلی الله علیه و اله و سلم )و ان دو بت خود فحشا و منکر می باشند . و شارح این دعا اسعد ابن عبدالقاهر در کتاب( رشح البلاء ) در شرح این دعا می گوید :
دو بت ملعون(ابا بکر و عمر) همان فحشا و منکر هستند واینکه امیرالمومنین علیه السلام انها را به جبت و طاغوت تشبیه کرده به خاطر دو دلیل است . یکی اینکه منافقین در اوامر و نواهی و دستورات غیر مشروعه از ان دو تبعیت می کنند . و از این جهت برائت از انها واجب است که خداوند تعالی فرموده:
(فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى...بقره ایه256)
و دردعا جایی که فرموده :اللذین خالفا امرک اشاره به ایه قران دارد (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ..... .نساء ایه 59)
پس ان دو مخالفت کردند با خدا و رسولش در باب وصی و جانشین پیامبر بعد از اینکه نص خدا و رسولش را در این موضوع شنید ند.و در این راه گمراه شدند و گمراه کردند و هلاک شدند و هلاک کردند.
و منظوراز انکرا وحیک در دعا اشاره به انکار سخن خداوند متعال دارد : (بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ. مائده ایه 67)
و منظور از جحدا انعامک اشاره به این دارد که خداوند متعال حضرت محمد (صلی الله علیه و اله و سلم ) را مبعوث گردانید تا رحمة للعالمین باشد و اوامر ایشان را تبعیت کنند و از نواهی ایشان دور شوند . پس اگر از انجام احکام رسولخدا (صلی الله علیه و اله و سلم) سر باز بزنند و کلام ایشان را قبول نکنند پس بدرستی که کفران نعمت ایشان کرده اند و همانگونه می شوند که خداوند سبحان می فرماید :
(کُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُهُمْ فَرِیقاً کَذَّبُوا وَ فَرِیقاً یَقْتُلُونَ.مائده ایه 70)
و اما منظور از عصیا رسولک اشاره به این کلام رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم )دارد که فرمود: یا علی من اطاعک فقد اطاعنی و من عصاک فقد عصانی. یعنی اینکه ای علی هر کس از تو اطاعت کند ازمن اطاعت کرده و هر کس با تو مخالفت کند با من مخالفت کرده است .
و اما منظور از قلبا دینک اشاره دارد به احکامی که در دین خدا تحریف و ان را عوض کرده اند مانند تحریم دو متعه بد ست عمر لعنت الله علیه یعنی متعه تمتع و متعه نکاح و چیزهای دیگر که در این مکان جای ذکر انها نیست.
و اما منظور از فرض غیروه تغییر فرائض اشاره به این دارد که امیر المومنین فرمود: که پیامبر شب معراج دید که بر روی ورقی از نوشته شده بود: افترضت محبة علی على أمتک فغیروا فرضه و مهدوا لمن بعدهم بغضه و سبه حتى سبوه على منابرهم ألف شهر
ترجمه : من (خداوند ) واجب کردم محبت علی را بر امت تو پس انها این فریضه واجب را تغییر دادند و راه بغض و دشنام به علی را برای دیگران مهیا کردند تا جایی که هزار ماه بر روی منابر دشنام و سب علی میکردند .(لعنت الله علیهم اجمعین )
و منظور از امام قهروه خود ایشان یعنی جناب امیرالمومنین می باشند . و منظور از کافر نصروه اشاره به تمام کسانی که دشمنی علی علیه السلام کرده و با خدا و رسولش مخالفت می کنند.
و خداوند سبحان می فرماید : (لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ ......مجادله ایه 22)
ترجمه : ای پیامبر هرگز قومی را نمی بینی که ایمان بخدا و روز قیامت اورده اند ودوستی با دشمنان خدا می کنند ........
و منظور از صادق طردوه اشاره به ابوذر رحمه الله علیه دارد که توسط عثمان لعنت الله علیه به صحرای ربذه تبعید شد.و پیامبر در حق ابوذر فرمود
و منظور از طرید آووه اشاره به ابن ابی عاص دارد که توسط پیامبر تبعید شد و هنگامی که عثمان ملعون خلافت را بعد از ان دو خلیفه غصب کرد به او پناه داد.
و منظور از ولی آذوه یعنی ازار و اذیت امیر المومنین علی علیه السلام است .
و منظور از منافق ولوه اشاره به دوستی با منافقانی مانند معاویه و عمرو بن عاص و مغیره بن شعبه و ولید بن عتبه و عبدالله بن ابی سرح و نعمان بن بشیر لعنت الله علیهم اجمعین دارد.
و منظور از مومن ارجوه اشاره به اصحاب امیرالمومنین علیه السلام مانند سلمان و مقداد و عمار و ابوذر دارد که انها را یا تبعید کرده و یا به انزوا کشیدند و افراد پست را جای انها قرار دادند. در صورتی که پیامبرانها را مقدم بر دیگران میداشت .
و منظور از حق اخفوه اشاره به فضائل امیرالمومنین علیه السلام ازجمله نص صریح پیامبر در مورد خلافت امام علی علیه السلام در روز غدیر و مانند حدیث طائر و کلام پیامبر در روز جنگ خیبر که فرمود فردا پرچم را به دست مردی میدهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند کسی که جنگنده شکست ناپذیر است و از جنگ فرار نمی کند و باز نمی گردد تا خداوند به دست او در خیبر را باز کند.
و حدیث سطل و مندیل و نزول سوره هل اتی در شان ایشان و چیزهای دیگر که مجال بازگو کردن ان در اینجا نیست .
و اما منظور از منکر آتوه منکراتی است که آن دو ملعون بسیار زیاد بدعت گذاشتند که عدد انها قابل شمارش نیست. بطوری که عمر ملعون 70 جریان غیر مشروع را در جده به وجود اورده است و علامه قدس الله سره در کتاب کشف الحق و نهج الصدق اورده که هرکس که بخواهد اطلاع یابد به منکراتی که ان ملعونها پایه گذار ان بودند و هرچه پلیدی از اولین و اخرین انها سر زده رجوع کند به کتاب مذکور و یا کتابهای دیگر مانند الاستغاثةفی بدع الثلاثة و کتاب مسالب الغواصب فی مثالب النواصب و کتاب الفاضح و کتاب الصراط المستقیم و غیره که مجال نام بردن انها نیست.
حدیث (3) حسین بن محمّد، از احمد بن محمّد، از محمّد بن عبد اللَّه کوفى، از مردى که ذکرش نموده، وى گفت خبر دار شدم که برخى از اهل مدینه حدیثى را از حضرت ابى جعفر علیه السلام روایت نموده، نزد راوى رفتم پس سراغ آن حدیث را از وى گرفتم، او مرا از ان بازداشت و ناامیدم نمود و قسمهاى غلیظ و سختى خورد که براى احدى نخواهد گفت.
به او گفتم: آیا این حدیث را دیگرى نیز با تو از امام علیه السلام شنیده است؟
علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى، ج2، ص: 249
گفت: آرى، مردى به نام فضل آن را شنیده.
من به قصد او به طرف منزلش حرکت کرده وقتى به خانهاش رسیدم اذن گرفته و داخل شدم و از وى راجع به حدیث مزبور پرسیدم، او نیز مرا از آن بازداشت و ناامیدم کرد و با من همان رفتار را نمود که مرد مدائنى کرده بود، پس ماجراى سفر خود را به او گفته و از آنچه مرد مدائنى عمل کرده بود خبرش دادم پس به حالم رقّت کرد و گفت: آرى از حضرت ابا جعفر محمّد بن على علیهما السّلام شنیدم که از پدر بزرگوارش، از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت نمود که آن سرور فرمودند:
هنگامى که شخص به شهرى وارد مىشود تا زمانى که از آن جا بیرون رود میهمان هم دینان خود مىباشد و آنها میزبانش هستند و بر میهمان سزاوار نیست روزه بگیرد مگر با اذن میزبانانش تا طعامى برایش تهیه نبینند و به واسطه مصرف نشدنش فاسد گردد چنانچه شایسته نیست میزبانان بدون اذن میهمان روزه بگیرند تا او حیاء نکند و به خاطر موقعیّتى که میزبانان دارند از طعامى که میل دارد چشم بپوشد.
سپس به من گفت: کجا فرود مىآیى؟ پس به او خبر دادم.
به او گفتم و از منزلم خبرش دادم وقت صبح به نزدم آمد و خادمى که بر سرش طبقى گذارده و انواع طعامها در آن بود وى را همراهى مىکرد، به او گفتم: رحمت خدا بر تو، این چیست؟
گفت: سبحان اللَّه!! مگر دیروز از حضرت ابى جعفر علیه السلام حدیث مزبور را نقل نکردم، این بگفت و مراجعت نمود.