مرحوم در سخنرانی خود در مسجد سیّد اصفهان در ماه رمضان 1392 قمری می فرمود:
امام زمان علیه السلام به شما شیعه، نظر دارد؛ اگر نه این بود، روز قیامت گریبان من را بگیرید! امامتان به شماها توجّه دارد؛ البته انتظار هم دارد که شما هم به او توجّه داشته باشید.
مرحوم سید بن طاووس گفت: سحرگاهی به سرداب رفتم. دیدم امام زمان علیه السلام تشریف دارند و مشغول دعا هستند. با خودم گفتم: گوش بدهم ببینم آقا چه می گوید؟ چه دعایی را می خواند؟ از خدا چه می خواهد؟ شنیدم چنین میفرماید:
« اَللّهُمَّ اِنَّ شیعَتَنا مِنّا، خُلِقُوا مِنْ فاضِل طینَتِنا، وَ عُجِنُوا بِماءِ وِلایَتِنا. اَللّهُمَّ اغْفِرْ لَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ ما فَعَلُوهُ اِتّکالاً عَلی حُبَّنا وَ وِلائِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَ لا تُوأخِذْهُمْ بِما اَقْتَرَفُوهُ مِنَ السَّیّاتِ اِکْراماً لَنا، وَ لا تُقاصَّهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ مُقابِلَ اَعْدائِنا، فَاِنْ خَفَّفَتْ مَوَازینُهُمُ فَثَقَّلْها بِفاضِلِ حَسَناتِنا.»
سید بن طاووس گفت: دیدم حضرت میگوید: خدایا! شیعیان ما، از ما هستند. اینها از زیادی طینت ما آفریده شدهاند. اینها با آب محبّت ما و ولایت ما خمیر شده اند. اینها گناه کرده اند ولی تکیه شان به ماست؛ پشت گرمی آنها به ماست. چشم شفاعت به ما دارند.
این جا یک مثال بزنم. در شهر، یک مقرّراتی داریم. مثلاً اگر رانندهای تصادف کرد و یک کسی را زیر گرفت، او را باید در محاکم قضائیه ببرند، محاکمه اش کنند و بعد جریمه اش کنند. فرض کنید دو تا راننده خلافکار، یکی راننده رئیس الوزراء، و دیگری، راننده فلان عطّار، دو نفر را زیر گرفته اند. با این که تقصیرشان مثل هم است، امّا آن راننده عطّار، بدنش می لرزد و می گوید: «ای وای! دیگر زندگی ام از بین رفت! الآن من را می گیرند، می بَرَند. قتل نفْس کرده ام. حبسم می کنند. زجرم می کنند. چه می کنند و چه می کنند!» اما آن راننده رئیس الوزرا تکان نمی خورد. چرا؟ پشت گرمی اش به اربابش است. با خود می گوید: «ارباب من وقتی که بفهمد من تصادفِ بدی کرده ام، یک تلفن به اداره فلان و به اداره فلان می زند و مشکل را حل می کند و زود خلاص می شوم.» چون اربابش بزرگ است و پشتش به اربابش گرم است، این امید را دارد. التفات کردید؟
ما شیعه ها با سنّیها همین تفاوت را داریم. آنها اگر نافرمانی بکنند، امیدی ندارند؛ ولی وضعیت ما متفاوت است. دقّت کنید که نمی گویم: «نافرمانی کنید!» ملتفت باشید. سوء استفاده نشود! ارباب ما از نافرمانی ما بدش میآید، منزجر هم است. دلش هم به درد می آید؛ اما در عین حال، اگر یک شیعه ای یک غلطی کرد، این شیعه، دلش گرم است. با خود می گوید: «ما ارباب داریم. ارباب ما در نزد خدا شفاعت می کند. امام حسین علیه السلام شفاعتمان می کند. فاطمه زهرا علیهاالسّلام شفاعتمان می کند. امام زمان علیه السلام شفاعتمان می کند.» این دل گرمی اش است. حضرت بقیة الله هم در هنگام دعا خواندن در سرداب، همین را به خدا عرض می کند و می گوید: «خدایا! این شیعیان، گناهانی کرده اند. ولی دلشان به ما گرم است. خدا! گناهان ایشان را ببخش.»
سیّد بن طاوس می گوید: من تکان خوردم! قربان این مهر و محبّت و آقایی بروم! در سرداب مقدّس، در جایی که محل عبادتش است، آمده و در خلوت برای شیعیان وساطت می کند.
بعد از آن، حضرت یک عبارت دیگری دارند که شما را تکان میدهد. همان طور که می دانید، روز قیامت که بنای حساب شد و میزان عمل در بین آمد، فلّه حسنات با فلّه سیّئات مقایسه میشود. اگر حسنات سنگین شود، به بهشت میبرند؛ اگر سیّئات سنگین شود، به آتش دوزخ میبرند. سید بن طاوس گفت: دیدم حضرت می گوید: «خدایا! اگر گناهانشان را نمی بخشی، چون روز قیامت شود و فلّه حسنات شیعیان من سبک باشد، خدایا از حسنات من بردار، روی حسنات شیعیانم بگذار!»
(سخنرانی مسجد سیّد اصفهان، 1392 قمری، شب 28 ماه رمضان)
- ۹۵/۰۵/۰۴