یا لَیتَنا کُنا مَعکم فَنَفوزَ فَوزاً عَظیماً
احکام مسواک زدن و خلال کردن در ماه مبارک رمضان:
- مسواک زدن بعد از خوردن سحری واجب نیست هرچند که مسواک زدن از مستحبات مورد تأکید است.
- نقلشده است که امام هشتم (ع) پنج مسواک داشتند. البته مسواکهای آن زمان چوب اراک (۱) بوده است (۲) و در هر وعده نماز مسواک میزدند. (۳)
- مسواک زدن در همهوقت توصیهشده اما برای روزهدار واجب نیست حتی اگر بقایای غذا بین دندانها باقیمانده باشد؛ البته اگر کسی مسواک یا خلال نکند و بداند که این بقایای غذا در طول روز ولو در خواب یا غیر اختیاری فرو میرود، باید مسواک بزند و اگر این کار را نکند و بداند که ممکن است که در طول روز آنچه بین دندانهایش باقیمانده را فرو میدهد، چنانچه این اتفاق رخ دهد، روزهاش باطل میشود و افطارش افطاری عمدی محسوب میگردد به این معنا که هم روزهی او باطل میشود و هم معصیت کرده درنتیجه هم باید قضای روزه و هم کفاره آن را بهجا آورد اما اگر یقین نداشته باشد که ذرات باقیماندهی غذا فرو میرود و صرفاً احتمال میدهد و مسواک نزده باشد، اگر غیر اختیاری فرودهد روزهاش باطل نیست و قضا و کفاره ندارد.
- اگر تلاش کرده که آنچه بین دندانها گیرکرده را دربیاورد و نتواند و فرورود، روزهاش باطل نیست.
خداوند به همهی ما توفیق آشنایی و عمل به همهی وظایف بندگیمان تا آخر عمر مرحمت نماید.
در ادامه بررسی سوره ناس:
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ
بگو پناه میبرم به مالک و صاحباختیار مردم
مَلِکِ النَّاسِ
سلطان بر مردم
إِلهِ النَّاسِ
اله دو معنا دارد:
بهصورت معمول اله را به معبود معنا میکنند.
اله بر وزن فِعال است مثل کتاب.
همانطور که کتاب معنای مکتوب میدهد، اله نیز معنای مالوه میدهد که یکی از معنایی آن معبود است.
خدا اله مردم است.
معنای دوم ذاتی که در آن تحیر میرود -متحیرٌ فیه- است.
افراد در آن گیج میشوند.
اله به هر دو معنا صحیح است.
در حالت اول که بگوییم خدا اله ناس است؛ خدا معبود مردم است؛ شاید کسی سؤال بپرسد که اکثر مردم خداپرست نیستند؛ اکثر مردم خداشناس هم نیستند؛ اکثر مردم کرهی زمین خداپرست نیستند و آنهایی که خداپرستاند نیز عقاید درهمی دارند؛ مگر خدای واقعی را چند نفر میپرستند؟
و وقتی این سؤال با ادعیهای مطرح شود مثل:
یَا مَنْ لا یُعْبَدُ إِلا هُوَ ای کسی که عبادت نمیشود الا او (۴)
لا معبودَ سِواک جز تو معبودى نیست! (۵)
پس این بتپرستها در حال عبادت چه چیزی هستند؟
نکتهای برای اهل توجّه:
از این عبارت دعاها عدهای از عرفا استفاده کردند و گفتند که پس هرآن چیزی را که بپرستید خداست. لا معبود سواک، هر چیزی را که بپرسید خداست. میگویند اصلاً غیر خدا را نمیشود پرستید؛ هر چیزی که پرستیده شود خداست. در این زمینه داد سخن دادند و حرفهای نامربوط زیاد گفتند. در برخی از متون عرفانی که مشاهده کنید ازایندست مطالب دیده میشود. لا اله الا الله را ترجمه کردند که معبودی غیر خدا محال است که موجود بشود. لذا اگر پول را بپرستید خدا را پرستیدید. بت را بپرستید خدا را پرستیدید.
ازنظر آنها، خلاصه همهچیز خداست و پرستش برای غیر خدا واقع نمیشود.
این حرفها مسلماً هم عقلاً و هم وجداناً و هم کتاباً و هم سنتاً باطل است. به خود قرآن مراجعه کنیم؛ در خود قرآن فراوان نهی از شرک میشود.
لَا تُشْرِکْ بِاللَّه (۶)
اگر غیرخدا قابل پرستیدن نیست پس شرک چه معنایی دارد؟
بحثهای باطل اینچنینی در تصوّف و عرفان مطرح میشود که در این جلسه مجال صحبت دربارهی آن نیست.
اله الناس یعنی معبود مردمِ خدا. آنکه شایستگی عبادت دارد تنها خود خداست. در اینجا باید شایسته ترجمه شود وگرنه مردم غیر خدا را هم میپرستند.
عدهای عبادت و پرستش را خضوع ترجمه میکنند. این معنی صحیح نیست؛ بسیار در قرآن و سنّت توصیه شده که اهل خضوع و فروتنی باشیم امّا هر تواضع و فروتنی قطعاً عبادت نیست.
وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ (۷)
خدا دستور داده در مقابل پدر و مادر ذلت داشته باشید، آنهم نهایت ذلت، ذلت و فروتنی که از سر مهربانی با آنهاست.
هر خضوعی حتماً عبادت نیست. پس این تعبیر اشتباه است.
برخی عبادت را نهایت خضوع ترجمه کردهاند که درجهی بالای عبادت است؛ این حرف نیز صحیح نیست. افراد در بتکدهها عبادت میکنند و اگر از آنها بپرسید که دارید چه میکنید میگویند دارم عبادت میکنم. پس این هم صحیح نیست.
برخیها عبادت را اطاعت ترجمه میکنند. مگر اینها از بتهایشان اطاعت میکنند؟ پس این تعبیر نیز اشتباه است.
تعبیر صحیح عبادت:
در عبادت خضوع وجود دارد و اگر انسان بداند آن چیز یا آنکس که نسبت به آن خضوع میکند، ذاتاً شایسته آن است که ما به آن خضوع کنیم، این معنی عبادت میدهد؛ امّا اگر ما در برابر چیزی یا کسی خضوع کنیم به این دلیل که شخص دیگری به ما امر کرده، اسم این عبادت نخواهد بود.
به این دلیل به این توضیحات پرداختیم تا برای مثال وقتی به حج مشرّف شدید و به قبور ائمه (ع) احترام گذاشتید و عدهای احمق در آنجا به شما گفتند که شما دارید ائمه را عبادت میکنید، بفهمید که بطلان حرف آنها از کجاست.
ما در برابر برخی از چیزها خضوع میکنیم. همهی مسلمانان در برابر حجرالأسود خضوع میکنند. اهانت به حجرالأسود جایز نیست. واجب نیست اما مستحب است که شیعه و سنی وقتی در برابر حجرالأسود قرار گرفتند استلام کنند، ببوسند و دست بکشند. اگر هم نمیتوانند از دور به آن اشاره کنند و بگویند «بِسْمِ اللهِ وَ اللهُ أَکْبَرُ» و دعای مخصوص آن «الَّلهُمَّ! أمانَتى أدَّیْتُها وَ میثاقى تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لى بِالمُوافاهِ»
ما با سنگ این سخن را میگوییم که امانتی که بر گردن ما بوده را ادا کردیم و بر سر آن پیمان هم ایستادهایم و تو ای سنگ سیاه شهادت بده که من به تعهدی که داشتم عمل کردم. این نوعی خضوع و بزرگداشت است. کدام مسلمانی این سنگ را میپرستد؟! اگر به مسلمان بگویند چرا آن را میپرستید، خواهد گفت چون خدا از طریق رسولش فرموده است. پیغمبرش فرموده و امتش انجام میدهند. اینهمه سنگ سیاه در دنیا وجود دارد، نیاز نیست به هیچیک از آنها احترام بگذارید اما این سنگ وضعیت ویژهای دارد چون خدا امر کرده است که نسبت به آن خضوع داشته باشیم. ما به این سنگ احترام میگذاریم و نسبت به آن خضوع داریم اما نه به خاطر آن، بلکه به خاطر امر خدا که بر ما تکلیف نموده است. خضوعی که در برابر این سنگ انجام میدهیم عبادت خدا محسوب میشود.
خداوند به ما فرموده که در برابر پدر و مادر خضوع کنیم. خضوع در برابر پدر و مادر عبادت نیست. چرا؟! چون خدا دستور داده است. همان خدا فرموده است اگر پدر و مادر خواستند شما را به مسیری ببرند که خدا راضی نیست، از ایشان تبعیت نکنید و احترام به آنها حد دارد؛ اما در برابر آنها احترام میکنیم نه به آن دلیل که آنها ذاتاً دارای چنین احترامی هستند بلکه چون دستور الهی است.
اگر ما در مقابل قبور امام حسن (ع) یا امام سجاد (ع) یا امام محمدباقر (ع) یا امام جعفر صادق (ع) احترام و خشوع کردیم این تواضع ما به دستور خداست یعنی خدا فرموده است که من این آقا را در رتبهای قراردادم که به قبر ایشان هم باید تواضع کنید و نهتنها به قبرشان بلکه به صحن و بارگاهشان نیز باید تواضع کنید به هراندازه که توسعه پیدا کرد.
برای مثال حرم امام رضا (ع) که زمانی فضای بسیار محدودی داشت و اطراف آن خیابان بود و اگر کسی آنجا را نجس میکرد اشکالی نداشت، اکنون آن خیابان در محدودهی صحن قرار دارد و اگر کسی بیاحترامی نماید خلاف رضای خدا عمل کرده است. حتی اگر صحن سه برابر محدودهی فعلی شود، باز نیز احترام در فضای صحن لازم است. خداوند خواسته است که نهتنها به ایشان بلکه به هر چیزی که متعلق به ایشان است احترام بگذاریم. این احترام نه به این دلیل که امام رضا ذاتاً این احترام را دارند، بلکه احترام ایشان از جانب خداست. لذا هر احترامی که شما به امام رضا نمایید بندگی خداست و نه بندگی امام رضا.
بندگی مخصوص خدا است؛ «یا علی» گفتن عبادت خداست و نه عبادت علی بن ابیطالب (ع). زیارت سیدالشهدا (ع) زیارت خداست و نه زیارت امام حسین (ع). طواف قبر امیرالمؤمنین (ع) عین عبادت خداست چون خدا دوست دارد که به کنار قبر آن بزرگوار برویم. آنها که فکر میکنند چون ما به قمر بنیهاشم احترام میگذاریم پس داریم ایشان را عبادت میکنیم، اینها معنی عبادت را درست متوجه نشدند.
اگر به چیزی یا کسی خضوع داشته باشی و فکر کنی که دستگاهی جدا از دستگاه خداست یعنی دارید عبادتش میکنید و به همین صورت عبادت شیطان میکردند. مگر چند نفر در برابر شیطان سجده میکنند؟ خود شیطانپرستان هم سجده نمیکنند ولی پرستش شیطان وجود دارد. اینکه شیطان وقتی حرفی به من میزند، من به دنبال آن حرف بروم، درحالیکه خدا فرموده است که در برابر وسوسههای شیطان مقاومت کنیم، این پرستش شیطان است. عدهای نفسشان را میپرستند و عدهای شهوتشان را، چرا؟! چون در برابر آن خاضع هستند؛ چون هر چه که نفسشان میخواهد برآورده میکنند و آن را عبادت میکنند.
پس عبادت وقتی صورت میگیرد که بگوییم آن شخص یا آن چیز ذاتاً شایستهی عبادت است. تمام ملائکه و انبیا و ائمه هیچکدام ذاتاً شایسته خضوع نیستند، مگر آنکه خداوند امر کند. حجرالأسود احترام دارد. خانه کعبه احترام دارد. اگر کسی در محدودهی کعبه کار زشتی (قضای حاجت) انجام دهد مسلمانان او را مهدورالدّم میدانند. میگویند او شایستهی زنده ماندن نیست چون حرمت این مکان را نگه نداشته است. چرا زمین کعبه نسبت به سایر زمینها برتری دارد؟ چون خدا امر کرده است و برای اینجا احترام قرار داده است. برای هر چیزی که خدا احترام قرار داده، اگر احترام بگذارید، احترام و بندگی خدا است.
اله الناس
خدا معبود مردم است، اما اینطور نیست که عرفا گفتهاند هر چیزی را که بپرسید خداست. چون ماه مبارک رمضان است شعرهایی که مربوط به این عقاید باطل است را برایتان نمیخوانم چون خواندن اشعار غیرحق در ماه مبارک رمضان کراهت دارد. اشعار در این زمینه بسیار است.
اشخاص غیر خدا را میپرستند اما شایستگی عبادت از آن خدا است و عبادت یعنی خضوع در برابر چیز یا کسی که ذاتاً شایستهی عبادت است.
روضه:
اگر خدا احترام را برای فردی قرار داده، احترام و خضوع در برابر آن شخص، عبادت خداست. پیامبر (ص) بسیار به مردم سفارش کرده بود که به اهلبیت (ع) احترام بگذارند و خواست خدا است. (۸)
… اما کاری کردند که وقتی کاروان مدینه برگشت به پشت دروازههای مدینه، امام زینالعابدین (ع) به بشیر امر کردند که مردم را خبر کن که ما آمدیم. مردم مدینه سراسیمه آمدند. غلامی چهارپایهای قرارداد و حضرت روی چهارپایه قرار گرفتند. ابتدا امام سجاد (ع) شروع به گریه کردند و مردم ضجّه میزدند. بعدازآنکه آرام شدند رو به مردم کردند و فرمودند: مردم بهطور خلاصه به شما بگویم که در کربلا با ما چه کردند: اگر پیامبر بهجای آنکه سفارش ما را کرده بود، دستور داده بودند به ما ظلم و ستم کنند، بیشتر از آن چیزی انجام دادند، نمیتوانستند انجام دهند. (۹)
کاری کردند که وقتی زینب کبری در کربلا بر بالای بلندی نگاه میکردند، دیدند که دور بدن برادرشان را عدهای نانجیب گرفتهاند.
فرقت بسیوف فرقت به رماح فرقت بالاحجار؟
عدهای که حربهی شمشیر داشتند با شمشیر، عدهای که نیزه در دست داشتند با نیزه، عدهای که حربهای در دست نداشتند با سنگ و چوب بر بدن عزیز زهرا جسارت میکردند.
آنجا بود که زینب کبری دستهای خود را بر سر نهاد و فریاد زد وا محمدا وا علیا (۱۰)
پینوشت:
- اراک (نام علمی: Salvadora persica) (به عربی: الأراک)، (به هندی: پیلو) که در ایران با نامهای چوج و درخت مسواک شناخته میشود، درختی است همیشهسبز که از چوب آن مسواک میسازند. چوب درخت اراک حاوی موادی است که دندانها را سفید و ضدعفونی و پاکیزه میکنند، از پوسیدگی دندان و به وجود آمدن پلاک و خونریزی لثه جلوگیری کرده و باعث تقویت لثه و استحکام دندان میشوند. چوب درخت اراک دارای مواد خوشبوکنندهی روغنی است که دهان را خوشبو میکند.
- الرِّسَالَهُ الذَّهَبِیَّهُ، لِلرِّضَا ع وَ اعْلَمْ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَنَّ أَجْوَدَ مَا اسْتَکْتَ بِهِ لِیفُ الْأَرَاکِ فَإِنَّهُ یَجْلُو الْأَسْنَانَ وَ یُطِیبُ النَّکْهَهَ وَ یَشُدُّ اللِّثَهَ وَ یُسَمِّنُهَا وَ هُوَ نَافِعٌ مِنَ الْحَفْرِ إِذَا کَانَ بِاعْتِدَالٍ وَ الْإِکْثَارُ مِنْهُ یُرِقُّ الْأَسْنَانَ وَ یُزَعْزِعُهَا وَ یُضَعِّفُ أُصُولَهَا
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل: ج۱، ص۳۶۹ - فِقْهُ الرِّضَا، ع وَ السِّوَاکُ وَاجِبٌ رُوِیَ أَنَّ النَّبِیَّ ص قَالَ لَوْ لَا أَنْ یَشُقَّ عَلَى أُمَّتِی لَأَوْجَبْتُ السِّوَاکَ فِی کُلِّ صَلَاهٍ وَ هُوَ سُنَّهٌ حَسَنَه
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل: ج۱، ص۳۶۵ - جوشن کبیر / ۳۹
- فرمایش امام حسین ع در لحظه شهادت -نظیر این عبارت در قمقام زخار، ص ۳۶۴ و مقتل الحسین مقرم، ص ۷۵۳
- آیه ۱۳ سوره لقمان
- آیه ۲۴ سوره اسراء
- من یطع الرسول فقد أطاع الله (نساء:۸۰)
- وَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع دَاخِلًا فَخَرَجَ وَ مَعَهُ خِرْقَهٌ یَمْسَحُ بِهَا دُمُوعَهُ وَ خَلْفَهُ خَادِمٌ مَعَهُ کُرْسِیٌّ فَوَضَعَهُ لَهُ وَ جَلَسَ عَلَیْهِ وَ هُوَ لَا یَتَمَالَکُ عَنِ الْعَبْرَهِ وَ ارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النَّاسِ بِالْبُکَاءِ وَ حَنِینِ النِّسْوَانِ وَ الْجَوَارِی وَ النَّاسُ یُعَزُّونَهُ مِنْ کُلِّ نَاحِیَهٍ فَضَجَّتْ تِلْکَ الْبُقْعَهُ ضَجَّهً شَدِیدَهً. فَأَوْمَأَ بِیَدِهِ أَنِ اسْکُتُوا فَسَکَتَتْ فَوْرَتُهُمْ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ … مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ بَارِئِ الْخَلَائِقِ أَجْمَعِینَ الَّذِی بَعُدَ فَارْتَفَعَ فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَى وَ قَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوَى نَحْمَدُهُ عَلَى عَظَائِمِ الْأُمُورِ وَ فَجَائِعِ الدُّهُورِ وَ أَلَمِ الْفَجَائِعِ وَ مَضَاضَهِ اللَّوَاذِعِ وَ جَلِیلِ الرُّزْءِ وَ عَظِیمِ الْمَصَائِبِ الْفَاظِعَهِ الْکَاظَّهِ الْفَادِحَهِ الْجَائِحَهِ أَیُّهَا الْقَوْمُ إِنَّ اللَّهَ وَ لَهُ الْحَمْدُ ابْتَلَانَا بِمَصَائِبَ جَلِیلَهٍ وَ ثُلْمَهٍ فِی الْإِسْلَامِ عَظِیمَهٍ قُتِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنُ ع وَ عِتْرَتُهُ وَ سُبِیَ نِسَاؤُهُ وَ صِبْیَتُهُ وَ دَارُوا بِرَأْسِهِ فِی الْبُلْدَانِ مِنْ فَوْقِ عَامِلِ السِّنَانِ وَ هَذِهِ الرَّزِیَّهُ الَّتِی لَیْسَ مِثْلُهَا رَزِیَّهً أَیُّهَا النَّاسُ فَأَیُّ رِجَالاتٍ مِنْکُمْ یُسَرُّونَ بَعْدَ قَتْلِهِ أَمْ أَیُّ فُؤَادٍ لَا یَحْزُنُ مِنْ أَجْلِهِ أَمْ أَیَّهُ عَیْنٍ مِنْکُمْ تَحْبِسُ دَمْعَهَا وَ تَضَنُّ عَنِ انْهِمَالِهَا فَلَقَدْ بَکَتِ السَّبْعُ الشِّدَادُ لِقَتْلِهِ وَ بَکَتِ الْبِحَارُ بِأَمْوَاجِهَا وَ السَّمَاوَاتُ بِأَرْکَانِهَا وَ الْأَرْضُ بِأَرْجَائِهَا وَ الْأَشْجَارُ بِأَغْصَانِهَا وَ الْحِیتَانُ وَ لُجَجُ الْبِحَارِ وَ الْمَلَائِکَهُ الْمُقَرَّبُونَ وَ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ أَجْمَعُونَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَیُّ قَلْبٍ لَا یَنْصَدِعُ لِقَتْلِهِ أَمْ أَیُّ فُؤَادٍ لَا یَحِنُّ إِلَیْهِ أَمْ أَیُّ سَمْعٍ یَسْمَعُ هَذِهِ الثُّلْمَهَ الَّتِی ثُلِمَتْ فِی الْإِسْلَامِ وَ لَا یَصُمُّ أَیُّهَا النَّاسُ أَصْبَحْنَا مَطْرُودِینَ مُشَرَّدِینَ مَذُودِینَ وَ شَاسِعِینَ عَنِ الْأَمْصَارِ کَأَنَّا أَوْلَادُ تُرْکٍ وَ کَابُلَ مِنْ غَیْرِ جُرْمٍ اجْتَرَمْنَاهُ وَ لَا مَکْرُوهٍ ارْتَکَبْنَاهُ وَ لَا ثُلْمَهٍ فِی الْإِسْلَامِ ثَلَمْنَاهَا ما سَمِعْنا بِهذا فِی آبائِنَا الْأَوَّلِینَ إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِیَّ تَقَدَّمَ إِلَیْهِمْ فِی قِتَالِنَا کَمَا تَقَدَّمَ إِلَیْهِمْ فِی الْوِصَایَهِ بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ مِنْ مُصِیبَهٍ مَا أَعْظَمَهَا وَ أَوْجَعَهَا وَ أَفْجَعَهَا وَ أَکَظَّهَا وَ أَفْظَعَهَا وَ أَمَرَّهَا وَ أَفْدَحَهَا فَعِنْدَ اللَّهِ نَحْتَسِبُ فِیمَا أَصَابَنَا وَ مَا بَلَغَ بِنَا فَإِنَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقامٍ. اللهوف علی قتلی الطفوف: صص۲۰۲-۱۹۹
- فَإِذَا الْفَرَسُ بِلَا رَاکِبٍ فَعَرَفْنَ أَنَّ حُسَیْناً قَدْ قُتِلَ وَ خَرَجَتْ أُمُّ کُلْثُومٍ بِنْتُ الْحُسَیْنِ وَاضِعاً یَدَهَا عَلَى رَأْسِهَا تَنْدُبُ وَ تَقُولُ وَا مُحَمَّدَاهْ هَذَا الْحُسَیْنُ بِالْعَرَاءِ قَدْ سُلِبَ الْعِمَامَهَ وَ الرِّدَاء
بحارالأنوار: ج۴۴، ص۳۲۲