مرحوم در سخنرانی خود در مسجد النّبی قزوین، در سال 1382 قمری می فرمود:
خدایا! تو امانت نگهدار درستی هستی. تو در امانت خیانت نمی کنی. تو حافظ و حفیظی. من زبان این هفت هشت هزار جمعیّت هستم و از قِبَل این ها می گویم. خدایا! ایمانمان، دینمان، عقیدمان را، مذهبمان را به تو سپردیم. صحیح و سالم نگه بدار، آن موقعی که «إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ»، آن وقتی که روح به تراقی می رسد: «کَلَّا إِذا بَلَغَتِ التَّراقِیَ وَ قِیلَ مَنْ راقٍ وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِراقُ وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ إِلى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَساقُ»، آن لحظه ای که می خواهد نفسمان از حنجره مان کنده شود، این ایمان را به ما عطا بفرما. شما نمی دانید چه دعایی کردم! بالاترین دعاها در حقّ شماها بود. دین و ایمان و مذهب خودتان و این بچههایی که آمده اند، همه را به خدا سپردم و خدا امین است و خدا امانت نگهدار است. خدا خیانت نمی کند. انشاء الله دمِ مردن، این پیوند با پیغمبر صلّی الله علیه و آله و دوازده وصیاش علیهم السلام را خداوند صحیح و سالم به شماها عطا خواهد کرد.
(سخنرانیهای مسجد النّبیّ قزوین، ربیع الاوّل1382 قمری، روز هفتم)
- ۹۵/۰۵/۰۱